بازگشت

ضرورت عبرت آموزي


درك نـاپـايـداري و فـنـاي سـراي دنـيـا از بـديهيّات خرد آدمي است كه هيچ خردمندي در آن تـرديـد نـدارد و سـاكـنان عالم خاك، دير يا زود بايد به سراي باقي كوچ كنند. قرآن كريم به صراحت مي فرمايد:

(كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ اِلَيْنا تُرْجَعُونَ) [1] .

هركسي [طعم] مرگ را خواهد چشيد. سپس، به سوي ما باز خواهيد گشت.

امام بيداردلان، اميرمؤمنان مي فرمايد:

(اِنَّ الدُّنـْيـا دارُ فـَنـاءٍ وَ عـَنـاءٍ وَ غـِيـَرٍ وَ عـِبـَرٍ وَ...مـِنْ عِبَرِهااَنَّ الْمَرْءَ يُشْرِفُ عَلي اَمَلِهِ فَيَقْتَطِعُهُ حُضُورُ اَجَلِهِ؛ فَلا اَمَلٌ يُدْرَكُ وَ لا مُؤَمَّلٌ يُتْرَكُ) [2] .

همانا دنيا، سراي نيستي و سختي و دگرگوني ها و عبرتهاست و...از عبرتهاي آن اين است كـه اجـل آدمي، در آستانه دستيابي به آرزويش به ناگاه فرا مي رسد و رشته آرزويش را مي گسلد و در نتيجه نه آرزويي به دست مي آيد و نه آرزومندي، رهايي مي يابد.

عـبـرت آمـوزي بـا هـسـتـي آدمـي عـجـيـن و جـزئي از آن اسـت و آن كس كه از عبرت آموزي مي گـريـزد، در واقـع، بـخـشـي ارزشـمـنـد از زنـدگـي خـويـش را از كـف و گـونـه اي كـمـال را از دسـت مـي دهـد. بـنـابـرايـن، هـمـان گـونـه كـه انـسـان از تجربه هاي ارزنده گـذشـتـگان، براي پيشرفت در زندگاني مادّي و رفاه اقتصادي خويش بهره مي جويد و در حـقـيـقـت، بخشي بزرگ از تمدّن بشري را به ياري همان تجربه ها سامان مي دهد، در زندگاني معنوي و رفتار و كردار خويش نيز بايد بدانان نظركند و از ناكامي ها و شكست ها و مصيبت هايشان عبرت بياموزد و درس بگيرد.


پاورقي

[1] عنکبوت (29)، آيه 57.

[2] نهج البلاغه، صبحي صالح، خطبه 114، ص 170.