بازگشت

ايثار


ايـثـار مـقـدم داشـتن ديگري بر خود است چه در مسائل مالي و چه در موضوع جان. اين صفت نـيـك يـكـي از خـصـلتـهاي ارزشمند اخلاقي است كه در قرآن كريم و روايات مورد ستايش فـراوان است و از وارستگي انسان از (خودخواهي) سرچشمه مي گيرد. قرآن از مؤمناني ياد مي كند كه با آنكه خودشان نيازمندند ديگران را بر خويشتن مقدم مي دارند:

و يؤثرون علي انفسهم و لو كان بهم خصاصة (حشر / 9)

گذشتن از خواسته هاي خود و نيز چشم پوشيدن از آنچه مورد علاقه انسان است به خاطر ديـگـري و در راه ديـگـري (ايـثار) است اوج ايثار، ايثار خون و جان است. ايثارگر كسي اسـت كـه حـاضـر بـاشـد هستي و جان خود را براي دين خدا فدا كند يا در راه رضاي او از تمنّيات خويش بگذرد.

در صحنه عاشورا، نخستين ايثارگر، سيد الشهدا عليه السلام بود كه حاضر شد فداي ديـن خـدا گـردد و رضـاي او را بـر هـمـه چـيـز برگزيد و از مردم نيز خواست كساني كه حاضرند خون خود را در اين راه نثار كنند با او همسفر كربلا شوند. [1] اصحاب آن حـضـرت نـيـز هـر كـدام ايـثـارگـرانـه جـان فـداي امـام خـويـش كـردنـد. در طول حوادث عاشورا نيز صحنه هاي زيبايي از ايثارگري ديده مي شود:به عنوان نمونه وقـتـي امـام حـسـيـن عـليـه السـلام بـه فـرزنـدان عـقـيـل و مـسـلم بـن عقيل فرمود كه شهادت مسلم برايتان كافي است شما صحنه را ترك كنيد يكصدا گفتند:

به خدا سوگند چنين نخواهيم كرد. جان و مال و خانواده و هستي خود را فداي تو مي كنيم و در ركـابـت مـي جـنـگـيـم تـا شـهـادت. [2] يـا وقـتـي امـام حـسـين (ع) شب عاشورا سخنراني كرد وبيعت خود را از آنان برداشت يك به يك برخاستند و آمادگي خود را براي جـانـبـازي و ايـثـار خون در راه امام اظهار كردند. از آن همه سخن اين نمونه از كلام مسلم بن عـوسـجـه كافي است كه به امام عرض كرد: (هرگز از تو جدا نخواهم شد اگر سلاحي براي جنگ با آنان هم نداشته باشم با سنگ با آنان خواهم جنگيد تا همراه تو به شهادت برسم.) [3] .

سخنان سعيد بن عبداللّه حنفي، زهير بن قين و ديگران جلوه هاي روشن و ماندگاري از اين روحـيـه ايثارگري است طبق نقلي سخن گروهي از آنان چنين بود: (به خدا قسم از تو جدا نـخواهيم شد! جانهايمان فداي توست تو را با ايثار خون، چهره و اعضاي بدن حمايت مي كنيم.) [4] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 44، ص 366.

[2] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 211.

[3] وقعة الطف، ص 198.

[4] همان، ص 199.