لِنُرَي الْمَعالِمَ مِنْ دينِكَ.

نشانه هاي دين تو را بنمايانيم.

امـام حـسـيـن (ع) اوليـن هـدف خـود را از قـيـام، شـناسايي نشانه ها و پايه هاي دين مداري معرفي مي كند. اين مطلب در جامعه اي مطرح مي شود كه در غفلت به سر مي برد.

1 ـ 1 ـ تداوم نبوت با شيوه امامت

از مهم ترين نشانه هاي نظام اسلامي و جامعه دين مدار اين است كه رهبري آن پس از پيامبر (ص) در چـارچـوب مـباني و اصولي كه تداوم مكتب اقتضاي آن را داشت استمرار و استقرار يـابـد؛ ايـن امـر تـحـقـق نـمـي يـابـد مـگـر حـركـت جـامـعـه در مـسـيـر اصل امامت، يعني مكتب اسلام و نظام الهي باشد.

ايـهـا النـاس انا ابن بنت رسول اللّه (ص) و نحن اولي بولايه هذا الامور عليكم من هؤلاء المدعين ما ليس لهم و السائرين فيكم بالظلم و العدوان. [1] .

اي مردم من فرزند دخت پيامبرم، ما به امامت و رهبري جهان اسلام از اين مدعيان دروغين كه در ميان شما با دشمني و تجاوز رفتار مي كنند سزاوارتريم.

امـا آنـچـه اتـفاق افتاد چيز ديگري بود و مديريت و رهبري جامعه در دست كساني افتاد كه فاقد استانداردهاي تعيين شده بودند.

علي (ع) در بياني مي فرمايد:

حـَتـّي اِذا قـَبـَضَ رَسـُولُ اللّه (ص) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَي الاَْعْقابِ... وَ نَقَلُوا الْبِناءَ عَنْ رَصِّ اساسِهِ فَبَنُوهُ في غَيْرِ مَوْضِعِهِ. [2] .

وقـتـي پـيـامـبـر (ص) از دنـيـا رفت گروهي به قهقرا برگشتند و بنا و اساس (ولايت و رهبري) را از محل خويش برداشته و در غير جايگاه آن نصب كردند.

امـام حـسـين (ع) پس از بيان ويژگيهاي خود براي تصدي امامت و رهبري جامعه به خصلت منفي يزيد اشاره مي كند و مي فرمايد:

و يزيد رجلٌ فاسق، شاربُ خَمرٍ، قاتل النَّفسِ المحرَّمَةِ، مُعلِنٌ بالفسق. [3] .

يزيد مردي فاسد، ميگسار و كشنده انسانهاي بي گناه و متجاهر به فسق است.

2 ـ 1 ـ وضع قوانين و مقررات در چارچوب مباني ديني

نـشـانه دوم جامعه دين مدار آن است كه قوانين و مقررات حاكم در آن جامعه بر اساس مباني ديني و مبتني بر قرآن و وحي الهي باشد كه در اين صورت مصالح عاليه انسان مد نظر خـواهـد بـود و ايـن امـر مـحقق نمي شود مگر اينكه نظام رهبري و قانونگذاري از جامعيت لازم براي اين منظور برخوردار باشد. بر همين اساس پيامبر و امام كه رسالت قانونگذاري و تـبـيـيـن و تـفـسير آن را بر عهده دارند بايد هم قدرت ارتباط و دريافت اطلاعات از سايت مركزي اطلاعات هستي را داشته باشند و هم در ايجاد ارتباط و برداشت صحيح، مصون از خطا و اشتباه باشند.

3 ـ 1 ـ تبعيت از قوانين و مقررات ديني

ديـگر نشانه جامعه دين مدار تبعيت اركان، مديران از قوانين و مقررات ديني است. اگر در نـوشـتـار، گـفـتـار، رفـتـار و در سـيـسـتـم اجـرايـي، اصـول و مـقررات اسلام حاكم نباشد، در اين صورت دين، به عنوان يك مجموعه شفابخش نمي تواند ايفاي نقش كند.

4 ـ 1 ـ تعهد مديران عالي، اركان نظام نسبت به اجراي احكام و مقررات ديني

رسـالت رهـبـري ديـنـي و اركـان نـظـام ايـجـاد سـيـستم و روشي مناسب و اتخاذ تدابير و سياستها براي اجرا و تحقق مجموعه احكام اسلام در همه ابعاد است. ولي پس از پيامبر(ص) شـاكـله مـديـريـت ديـنـي تـجـزيـه و ديـن از سـيـاسـت تـفـكـيـك شـد و نـظـام بـه شكل سكولاريستي تداوم يافت.

5 ـ 1 ـ انتصاب و انتخاب مديران بر مبناي معيارهاي ارزشي

در نظام اسلامي كارگزاران بر مبناي معيارهاي ارزشي انتصاب مي شوند و انتخاب افراد هـم تـوسـط مـردم بـايـد در چـارچـوب همان معيارها باشد نه بر اساس انتخاب و انتصاب حـزبـي، قـومـي، قـبـيـله اي، فـاميلي. بازگشت نااهلان و عناصر مطرود بويژه عناصر وابـسـتـه بـه حـزب امـوي بـه صـحنه سياست و انتصاب عناصري همچون وليدبن عتبه، زيـادبـن ابـيـه، تـسـلط آل ابـي سـفـيـان و آل زيـاد و آل مـروان بـر اركـان نـظـام، نـشـان قـطـعـي از انـحـراف و تبديل حكومت ديني به حكومت سلطنتي بود.