بازگشت

امامت و حكومت


در جـهـان بـيـنـي اسـلامـي، روح و جـوهـر امـامـت را، عـنـصـر هـدايـت تـشـكـيـل مـي دهد؛ و از اين نظر، در امتداد خطّ نبوّت قرار دارد؛ و امام ـ جز در آوردن و ابلاغ شـريعت ـ در همه شؤون، و وظايف نبوّت، همانند پيامبر است. امام، مُبيّن شريعت؛ مُفسّر قـرآن؛ پـاسـخـگـوي مـسائل اعتقادي و ديني؛ بيانگر احكام الهي، اسوه اخلاق و تربيت، حـافـظ ديـن و شـريـعـت، مـجـري احـكـام خـداونـد، مـدافـع حقوق افراد جامعه، تأمين كننده عـدل و امـنيت و در يك كلام مسئول تحقّق بخشيدن به آرمان هاي الهي در مورد زندگي بشر است.

مـتـكـلِّمـان اسـلامـي ـ اعم از شيعه و سنّي ـ امام را، خليفه و جانشين پيامبر؛ و امامت را، رهبري عمومي ـ در امور دنيوي و ديني مسلمين ـ تعريف كرده اند.

بـنـابـرايـن امـامت، ابعاد گسترده و برجسته اي دارد كه رهبري سياسي و مديريّت جامعه يكي از ابعاد آن است.