بازگشت

نبوت و عدالت


از ديـدگـاه قـرآن كـريـم، اقامه قسط و عدل در جامعه بشري، يكي از اهداف نبوّت است؛ چنان كه مي فرمايد:

لَقـَدْ أَرْسـَلْنـَا رُسـُلَنـَا بـِالْبـَيِّنـَاتِ وَأَنـزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ... [1] .

به راستي كه رسولان خود را با دلايلي روشن فرستاديم، و كتاب و ميزان را ـ نيز ـ با آنان فرو فرستاديم، تا مردم به قسط قيام كنند؛ و آهن را ـ هم ـ كه در آن نيرويي شديد و منافعي براي مردم است، فرو فرستاديم...

توضيحات:

هدف از ارسال پيامبران، در اين آيه، قيام مردم به قسط بيان شده است. تحقّق اين هدف، به يكي از دو صورت زير، امكان پذير است:

الف ـ انـسـان ها پس از آگاهي از معيارهاي قسط در زمينه هاي مختلف زندگي، و در سايه پـنـد و انـدرز و بـشـارت و انـذار، خـود بـه قـسـط عمل مي كنند.

ب ـ حـكـومـت، بـا اسـتـفـاده از اهـرم هـاي قـدرت كـه در اخـتـيـار دارد، عدل را تحقّق مي بخشد.

راه نـخـسـت، از جـنـبـه ارزشـي، راهـيـسـت آرمـانـي و عـالي؛ و بـا اصـل تـربـيـت و رشـد مـعـنـوي انـسـان، كـه هـدف نـهـايـي نـبـوت را تـشـكـيـل مـي دهـد، كـامـلا هـمـاهـنـگ اسـت. ولي ـ مـتـأسـفـانـه ـ فـراگـيـر و شامل نيست؛ زيرا وجود عوامل دروني و بيرونيِ گمراهي، مانع فراگيري اين راه است، و اكـتـفـا نمودن به آن با عموميت قيام به قسط كه عبارتِ (ليقوم الناس بالقسط) بر آن دلالت دارد، سـازگار نيست. بنابراين، قيام ناس به قسط، در گرو بهره گيري از هر دو راه است.

ايـن مـطـلب از عـبـارت (و انـزلنا الحديد فيه بأس شديد) نيز به روشني استفاده مي شـود. زيـرا، اگـر ايـن عـبـارت بـا بـخـش نـخـسـت آيـه، مـنـاسبتي نداشته باشد، مستلزم لغوگويي قرآن است كه فرضي نادرست است: (اِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ، وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ).


پاورقي

[1] حديد / 25.