بازگشت

قلب واحد، محبت واحد


خـداونـد بـراي هـر انـسـانـي بـيـش از يك قلب نيافريده است. قلب جاي محبت است و در هر قلبي، محبت بيش از يك چيز نمي گنجد، يا محبت خدا و دوستداران او و يا محبت دشمنان خدا. بنابراين اگر كسي قلب خود را محل محبّت غير خودي كرد، ديگر جايي براي محبّت خودي ندارد. در يكي از آيات بعد از نهي از اطاعت كافران و منافقان و تأكيد بر لزوم تبعيّت از فرامين الهي مي فرمايد:

ما جعل الله لرجل من قلبين في جوفه [1] .

خداوند براي هيچ كس در درون وجودش دو قلب نيافريده است.

در حديثي در تفسير اين آيه آمده است:

دوسـتـي مـا و دوسـتـي دشـمن ما در يك قلب نمي گنجد؛ چرا كه خداوند براي يك انسان دو قـلب قرار نداده است كه با يكي دوست بدارد و با ديگري دشمن، دوستان ما در دوستي ما خـالص انـد، هـمـان گـونـه كـه طلا در كوره خالص مي شود. هر كس مي خواهد اين حقيقت را بـدانـد، قلب خود را آزمايش كند؛ اگر چيزي از محبّت دشمنان ما در قلبش با محبت ما آميخته است، از ما نيست و ما هم از او نيستيم. [2] .

4 ـ 1 ـ پيامدهاي ناگوار شكسته شدن مرزبندي با غير خودي

بـرخـي از آيـات اشـاره به پيامدهاي ناگوار و شوم شكسته شدن مرزبندي بين خودي از غـير خودي و رعايت نكردن لزوم بيگانگي و عدم همگرايي افراد خودي نسبت به غير خودي دارد تا شايد برخي افراد ساده لوح خودي با توجه به اين پيامدها از رعايت اين دستور سرباز نزنند.

برخي از اين پيامدها عبارتند از:


پاورقي

[1] احزاب، آيه 4.

[2] تفسير نمونه، ج 17، ص 194.