بازگشت

تبري و مرزبندي با غير خودي هاي عقيدتي


در مـيـان مـجموعه اعمال يك مسلمان، عمل سياسي او از جايگاه ويژه اي برخوردار است، به حدّي كه رعايت و عدم رعايت موازين آن، ملاك و معيار خودي و غير خودي بودن سياسي فرد مـي گـردد. يـكـي از آن مـوازيـن و شايد مهم ترين آن، مسئله تبرّي و عدم همگرايي با غير خـودي هـاي عـقـيـدتـي اعـمّ از مـشركان و اهل كتاب به ويژه يهود است. بنابراين يك خودي همواره در مواجهه با آنان، بايد بداند كه با اعضاي يك پيكر بيگانه مواجه است و نبايد روابط او با آنان در حدّ روابط يك خودي با خودي باشد و در واقع عملا عضو پيكره آنان قـرار گـيـرد و يـا بـه ايـن شـكـل درآيد كه عضويتش در پيكر خودي به هيچ وجه در نظر گرفته نشود.

در ايـنـجا از نگاه كتاب و سنّت، ويژگي ياد شده از جنبه هاي مختلف مورد بررسي قرار مي گيرد:

1 ـ 1 ـ اهميت رعايت تبرّي از غير خودي عقيدتي

قرآن كريم مي فرمايد:

لاَ تـَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الا خِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا اَّبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ (مجادله / آيه 22)

هـيـچ گـروهـي را كـه ايـمـان بـه خـدا و روز قـيامت دارند نمي يابي كه با دشمنان خدا و رسولش دوستي كنند هر چند پدران يا فرزندان يا برادران و يا خويشان آنها باشند.

در روايـات اسـلامـي ايـن ويـژگـي و نـيـز ويـژگـي ديـگـر (تـولّي) در سـيـمـاي عـمـل سياسي يك مؤمن و خودي، به عنوان تمام حقيقت وجودي دين و ايمان شمرده شده است؛ چـنـان كـه در حـديـثـي از امـام صـادق (ع) مـي خـوانـيـم كـه از حـضـرتـش سـؤال كـردنـد، آيـا حـبّ و بـغـض از ايـمـان اسـت؟ در جـواب فـرمـود: (و هل الايمان الاّ الحبّ و البغض؟) سپس حضرت آيه 7 از سوره حجرات را تلاوت فرمود.

2 ـ 1 ـ لزوم رعايت مرزبندي با غير خودي

دسـتـه اي از آيـات قـرآن افـراد مـؤمن و خودي را از داشتن روابط صميمانه با افراد غير خودي عقيدتي اعم از كفار و مشركان منع مي كند.