بازگشت

ولايت و امامت


يـكي ديگر از معيارهاي مطرح در شناخت خودي از غير خودي عقيدتي، عقيده به ولايت و امامت است.

مراد از امامت اين است كه بعد از رحلت پيامبر اسلام (ص) هميشه و در هر عصر و زمان بايد امام و پيشوايي در ميان مردم از سوي خدا حضور داشته باشد. اين امامان به حق و جانشينان پـيـامـبـر(ص) بـه گواهي اخبار متواتر، حضرت علي (ع) و يازده فرزند آن حضرت مي باشند.

در اين رابطه چند بحث مهم مطرح است كه به اختصار بيان مي گردد:

1ـ 4 ـ اعتقاد به قيام مهدي (عج)

اعـتـقـاد بـه قـيـام مـهـدي و حـكـومـت جـهـانـي او مـخـصـوص شـيـعـه و پـيـروان مـكـتـب اهـل بـيـت (ع) نيست، بلكه بيش تر فِرَق اسلامي ظهور مردي از دودمان پيامبر(ص) را در آخـرالزمـان بـه نـام (مـهـدي) كـه دنـيـا را پـر از عدل و داد مي كند، پذيرفته اند و انتظار آمدنش را دارند.

2 ـ 4 ـ پيوستگي امامت و حكومت (دين و سياست)

پـيـوسـتگي امامت و حكومت يا دين و سياست در اسلام يكي از ويژگي هاي عقيدتي يك مؤمن (خودي) است. اين بحث از اساسي ترين بحث هاي سياسي اجتماعي است كه با توجه به شبهات مطرح شده، هر روز بيش تر جاي خود را در بين مباحث باز مي كند.

3 ـ 4 ـ اعتقاد به ولايت فقيه و نظام اسلامي مبتني بر آن

بـا توجه به جدا نبودن سياست از ديانت، ضروري است دين اسلام از تشكيلات حكومتي و سـيـاسـي بـرخـوردار بـاشـد. زعـامـت و ريـاسـت ايـن تـشـكـيـلات در زمـان رسـول خدا(ص) به دست خود آن حضرت بود و خود آن حضرت هم اولين كسي بود كه در زمـان خـودش در شـهـر مـديـنه طيبه تشكيل حكومت داد. بعد از پيامبر هم قطعا حكومت به دست كـسـي اسـت كـه رسـول خـدا(ص) بـه امـر الهـي او را بـه خـلافت و جانشيني خود تعيين و منصوب نموده است و آن، شخص علي بن ابي طالب (ع) و امامان معصوم بعد از ايشان است و كسي در اين رياست حق منازعه با آنان را ندارد وگرنه حكومتش غاصبانه است.

امـّا زمـان غيبت امام زمان (ع) باز هم تشكيل حكومت اسلامي ثابت و واجب است؛ چرا كه سياست اسلام همواره قرين ديانت او است. و از آنجا كه حكومت منصبي است كه از جانب خداي تبارك و تـعـالي بـه امام (ع) داده شده است، كسي حق تصدي آن را ندارد، مگر آن كه از طرف خود امـام بـه صورت تعيين خاص، همانند دوران غيبت صغري و يا تعيين عام، همانند دوران غيبت كبري معين شده باشد. بنابراين حكومت در زمان غيبت كبري به دست نايب عام امام (ع) يعني فقيه عادل، با تقوا و جامع الشرايط و منتخب مردم است و تمامي اموري كه براي امام (ع) به عنوان حاكم اسلامي ثابت بوده، براي او نيز ثابت است.

4 ـ 4 ـ اعتقاد به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران

يـكـي از لوازم اعـتـقـاد به نظام اسلامي و ولايت فقيه، اعتقاد به قانون اساسي جمهوري اسـلامـي ايـران اسـت كـه بـه عـنـوان منشور محكم و استوار نظام، در پي پيروزي انقلاب اسـلامـي به دستور امام خميني (ره) توسط مجلس خبرگان تدوين شد و به تأييد آراي عمومي مردم نيز رسيد.