بازگشت

شاخص هاي اعتقادي


اين مطالب از كتاب (سيماي خودي و غير خودي در كتاب و سنت) صادق فرازي پژوهشكده تحقيقات اسلامي، 1381، استفاده شده است.

مكتب اسلام مجموعه اي از اعتقادات و دستورهاي عملي و اخلاقي در شئون مختلف زندگي است. (اعـتـقـادات) از نـقـش مـهـم و اسـاسـي بـرخـوردارنـد و از هـمـيـن رو كـسـانـي كـه بـه اصـول مكتب، اعتقاد داشته و به اصطلاح (مؤمن) به مكتب باشند (خودي) و در غير اين صورت (غير خودي) تلقي شده اند.

نـگـاه اجـمالي به آيات و روايات بيانگر اين واقعيت است كه معتقدان به مكتب جملگي به منزله يك خانواده بوده و از پيوندي خاصّ با يكديگر برخوردارند؛ از جمله: (والمؤمنون والمـؤمـنـات بـعـضـهـم اوليـاء بـعـض) (توبه: 71)، (ان الذين آمنوا... اولئك بعضهم اوليـاء بـعـض) (انـفـال: 72)، (والذيـن آمـنـوا... فـاولئك مـنـكـم) (انـفـال: 75) (انـّمـا المـؤمـنـون اخـوة) (حجرات: 11)، اين آيات، جملگي درصدد بيان (خودي) بودن مؤمنان و معتقدان به مكتب است.

اين آيات، جملگي در صدد بيان (خودي) بودن مؤمنان و معتقدان به مكتب است.

در يـكـي از آيـات، خـطـاب بـه مـؤمنان و معتقدان به مكتب آمده است: (ولا تلمزوا انفسكم) (حجرات: 10)، يعني از هم عيبجويي نكنيد. تعبير (انفسكم) در اين آيه اشاره به وحدت و يكپارچگي و از هم بودن مؤمنان و خودي بودن آنان دارد و در واقع اعلام مي دارد كه همه مـؤمنان به منزله نفس واحدي هستند و اگر از ديگري عيبجويي كنند، گويا از خودشان عيب جـويـي كـرده انـد؛ لذا در حـديـثـي معروف از پيامبر(ص) مي خوانيم: (المؤمنون كالنفس الواحد).

در مـقـابـل، بـه آيـاتـي چـون (والذيـن كـفـروا بـعـضـهـم اوليـاء بـعـض) (انـفـال: 73) بـرمـي خوريم كه بيانگر وجود نوعي پيوند خاص در بين غير معتقدان به مـكـتـب يـعـنـي (كفّار) است. و يا در برخي ديگر از آيات كه در مباحث بعدي خواهد آمد، با اسـتفاده از عباراتي چون (من دونكم) و (من دون المؤمنين)، معتقدان به مكتب از نزديكي و داشتن پيوند با غير معتقدان به مكتب يعني كفار نهي شده اند. و اين در واقع بيان روشني از (خودي) بودن مؤمنان و (غير خودي) بودن غير مؤمنان است.

برخي از ملاك ها و معيارهاي كلي در اين بخش عبارت اند از: