شكل گيري احزاب در جوامع مختلف پيامدهاي مثبت زير را در پي دارد:

1 ـ تشكل و سازماندهي

احزاب، نيروهاي پراكنده و متفرق را كه در ايده ها، خط مشي ها و اهداف ايدئولوژيك داراي تـفـكـّرات مـشـتـرك هـسـتـنـد را بـه گـرد هـم جـمـع و مـتـشـكـل نـمـوده و آنـها را در قالب يك تشكل سازماندهي مي نمايد. اين امر توانايي نيروهاي متفرق ديروز و مجتمع شده امروز را بالا برده و بازدهي و بهره وري آنها را به چندين برابر مي رساند.

2 ـ توجيه و آموزش

احزاب و فرآيند توجيه و آموزش اعضا و هواداران را سرعت بخشيده و گسترش ‍ مي دهند. در واقـع در هـر حـزب و تـشـكـل سـيـاسـي، يـك دفتر سياسي وجود دارد كه مطالب تحليلي پيرامون رخدادها و بحران هاي عارض به جامعه را از طريق شبكه به همه اعضا و هواداران منتقل مي كند.

3 ـ سرعت بخشيدن به روند اجراي اهداف و آرمان ها

از آنجايي كه حزب روحيه انضباطي را در ميان اعضا براساس سلسله مراتب رواج مي دهد، انجام مأموريت ها و تحقق اهداف و ايده ها را با سرعت و جامعيت بيشتري عملي مي سازد.

4 ـ كسب، حفظ و اعمال قدرت را ميسور مي سازد.

بـه دليـل سـازماندهي و ارتباط ارگانيك بين اعضا و هواداران، پيروزي در ميادين رقابت آمـيـز نـظـيـر صـحـنه هاي انتخاباتي امكان پذير و در نتيجه دستيابي به قدرت، تثبيت موقعيت به دست آمده و اعمال قدرت به آساني امكان پذير مي گردد.

5 ـ خطر وضع مستقيم و يكسويه قانون را كاهش مي دهد.

از آنـجـايـي كـه احـزاب مـخـتلف در درون پارلمان هاي كشورها، داراي فراكسيون هايي مي بـاشـنـد، خـطـر يـكـسـويـه نـگـري در تـنظيم و تصويب قوانين كاهش مي يابد گرچه در صـورت سـهـل انـگـاري ايـن امـر مـطـلق نـبـوده و هـمـيـن امـر عـامـلي در جـهـت شكل گيري استبداد حزبي در قوه مقننه نيز مي گردد.

6 ـ انتخابات آسان

از ديگر محاسن احزاب، شكل گيري رقابت ميان سليقه هاي مختلف اجتماع و حضور فعالانه آنها در صحنه هاي مختلف سياسي اجتماعي و انتخابات ها و آسان شدن انتخابات مي شود.