بازگشت

پديده نفاق در درون حاكميت نظام پس از شكل گيري دوم خرداد


بعد از شكل گيري دوم خرداد جريان نفاق ـ كه با زيركي حضرت امام (ره) و بيداري ملت آگاه و مسلمان به انزوا كشيده شده بود ـ جاني تازه گرفت و فرصتي دوباره يافت تا در چـهـره هـاي گوناگون خود را براي رويارويي مجدد و جدي با نظام و انقلاب آماده كند تـا جـايي كه در نهايت تحت عنوان (براندازي) چهره منافقانه شان برملا شد و البته هـنـوز در درون جـريـان اصـلاح طـلبـي نـفـوذ دارد. بـه طـور اجمال جريان نفاق بعد از دوم خرداد به طرق زير نمايان شده است:

الف) روشـنفكري ديني: اين جريان نوظهور كه هنوز ماهيت و باورهاي جديد خود را براي جـامـعـه آشـكـار نـكـرده و در واقـع ادامـه جـريـان بـه انزوا كشيده شده نهضت آزادي در دهه چهل و پنجاه است داراي اين شاخصه ها است.

1 ـ بـه لحـاظ مـعـرفـت شـنـاسـي بـه شـدت نـئوپـوزيـتـيـويـسـت و آشـكـارا مـروج آراء (كارل پوپر) است.

2 ـ بـه لحـاظ سـيـاسـي مـخـالف آرمـان گـرايـي، انـقـلابـي گـرايـي و بـه اصـطـلاح راديكاليسم است و آشكار و پنهان ايده هاي نئوليبراليسم را ترويج مي كند.

3 ـ شـبـكه هاي اجرايي و سياسي تر اين جريان در قالب تكنوكرات ها و مديران حكومتي مـدافـع آشـكـار بـازسـازي سـرمـايـه داري در ايـران بر اساس نظريات صندوق جهاني پـول، بانك جهاني بوده و عميقاً معتقد به سازش و برقراري رابطه و مذاكره با آمريكا و هضم در نظام جهاني سلطه هستند.

4 ـ بـسـيـار صـريـح تـر از (نـهـضت آزادي) به عنوان سلف فكري خود، سكولاريست و مـخـالف آرامـان گـرايي انقلابي ـ ديني و نقاد آشكار و پنهان تئوري سياسي امام خميني (ره) بوده و هستند.

5 ـ اين جريان در تلاش است تا به هر صورت كه شده مرزبندي روشن ميان (خودي) و (غير خودي) را خدشه دار سازد.

6 ـ بـه طـرح مـبـاحـث كـلامـي ليـبرال ـ پروتستاني همچون (پلوراليسم ديني) (صامت بـودن و نـسبيت معرفت ديني)، (ذاتي و عرضي در دين) و تئوريزه كردن و ارائه آنها در جامعه مي پردازد.

ايـن جـريـان در سـال هـاي آغـازيـن دهـه هـفـتـاد پس از آن به صورت وجه غالب و هژمونيك روشـنـفـكري ديني ايران در آمد و تلاش كرد تا فضا را براي فعاليت گسترده و رسمي (نـهـضـت آزادي) و روشـنـفـكـران لائيـك فراهم آورد و تا حدود بسيار زيادي هم در اين امر موفق بود.

جـريـان روشـن فـكـري نـئوليـبـرال بـه اصـطـلاح ديـني، امروز به اصلي ترين اميد و آلرنـاتيو مطلوب امپرياليسم و سرمايه سالاري جهاني در مسير استحاله حاكميت اسلامي ـ انـقـلابـي در ايـران تـبـديـل شـده و بـا تـكـيـه بـر بـهـره گـيري از تاكتيك هاي پيچيده تبليغاتي و جنگ رواني براي خود پايگاه حمايتي گسترده اي بويژه در ميان دانشجويان فـراهـم كـرده اسـت. ايـن جـريـان كـانـون اصـلي سـازمـان دهـي و حمايت و هدايت تئوريك، تبليغاتي و اجرايي تهاجم فرهنگي، در ايران دهه هفتاد بوده است. [1] .

ب) جـريـان مـنـتـظري: علي رغم توصيه حضرت امام (ره) به آقاي منتظري مبني بر عدم دخـالت در مـسـايل سياسي، هنوز به اشتباهات خود ادامه داده است. منافقين نيز از سادگي آقاي منتظري حداكثر استفاده كرده و براي رسيدگي به اهداف پيدا و پنهان خويش ايشان را گزينه مناسبي يافته اند.

مـهـم تـريـن اهـداف منافقين و به طور كلي دشمنان انقلاب در طرح مجدد منتظري در عرصه سـيـاسـي كـشـور ـ كـه خـود پـشـت نـقـاب او سـنـگـر گـرفـتـه اند ـ را مي توان به طور اجمال چنين بيان كرد:

الف) استقبال از جريانات ملي ـ مذهبي از آقاي منتظري بيشتر از اين منظر است كه ديدگاه هـاي جـديد وي ابزار مناسبي را براي سست كردن مباني استدلالي نظام ديني در اختيار آن جـريـان قـرار داده اسـت بـه نـحـوي كـه در يك تعامل هماهنگ از بيرون و درون نظام را هدف گرفته اند.

در ايـن رابطه يكي از متهمان جريان ملي ـ مذهبي، ارزيابي خود را از ديدگاه هاي يكي از نظريه پردازان اين تشكل نسبت به آقاي منتظري، اين گونه بيان مي كند:

(بـا تـوجـه بـه ايـن كـه سـمـت گـيـري تـدريـجـي ديـدگـاه هـاي ايـشـان را از يـك مـدل ولايـت فـقـيـه صـرف به يك مدل حكومتي ولايت فقيهي مشروطه اي و متكي بر انتخاب مردم و تلاش از رأي و خواست مردم، با مطالبات دموكراتيك مردم در نزديكي و همسويي بـيـشـتـر و تـدريـجـي مـي دانند و نيز با توجه به اين كه نظرات فقهي ايشان را نو و داراي تـوان اقـبـال اجـتـمـاعـي بـيشتري نسبت به مراجع و مجتهدان موجود مي دانند (مجموعه نـظـرات آقـاي پـيـمـان) لذا در مورد نقش ايشان در تكوين جنبش اجتماعي چه با توجه به نـيـروي مردمي و طيف هوادار و علاقمند بالفعل و چه با توجه به اين كه امكان آزاد كردن نـيـروهـاي تـازه بـا تـوجـه بـه روح دينداري در جامعه و تأسي به احكام يك مجتهد، مي تـوانـد تـأثـيرات مضاعفي داشته باشد، طبيعتاً نقش ايشان را مؤثر و مهم دانسته و به نوعي ايشان همپاي ديگر احزاب و گروه هاي فكري ـ سياسي مي تواند ايفاي نقش كنند.)

وي سپس نقش آقاي منتظري را در اين ميان نقش واسطه اي با تاريخ مصرف محدود دانسته، مـعتقد است چون او به هر حال به حكومت ولايت فقيه (ولو به گونه مشروطه و انتخابي) معتقد است نقش مرحله اي دارد:

البـتـه بـه نـظـر مـي رسـد بـا تـوجه به اين كه سمت و سوي تكوين يك جنبش اجتماعي شـكل گيري يك حاكميت دموكراتيك و ملي است، نقش آيت ا... منتظري در تكوين جنبش اجتماعي و خـواسـت عـمـومـي بـراي تـغـيير مدل حكومتي نقش مرحله اي ارزيابي شود چرا كه به هر حال ايشان به نظريه ولايت فقيه (ولو به گونه مشروط و انتخابي) معتقد هستند و دقيقاً براي بنده نظر آقاي... در مورد تبيين نقش مشخص آيت ا... منتظري در فرآيند نهايي جنبش اجـتـمـاعـي، مـشـخـص نـيـسـت و بـايـد ايـشـان تـنـهـا بـه نـقـش مـرحـله اي ايـن مـجـتـهـد قايل باشند.

ب) بـا تـوجـه بـه ايـن كـه اعـتـقـاد مـردم مـسـلمـان ايـران بـه مـرجـعـيـت خـلل نـاپـذيـر است، جريان هايي در كشور تلاش دارند تا با طرح و تقويت و تبليغ او بـه عـنـوان مـرجـع تـقـليـد، مـقـلّدان سـنـتـي گـذشـتـه وي را حـفـظ و نـسـل جـديد را نيز به وي جذب نمايد و محملي براي جذب و سازماندهي هواداران معتقد به مـبـاني ديني داشته باشند. در اين زمينه استفتاء مكرر افرادي نظير كديور و يا راديوهاي بـيـگـانـه و... از آقـاي مـنـتـظـري و انعكاس آن در اينترنت و ديگر رسانه هاي بين المللي قابل توجه است.

ج) بـه دليـل مـسـئوليـت آقـاي مـنـتـظـري در سـمـت قـائم مـقـامـي رهـبـري در سـال هـاي اوليـه پـيـروزي و آگـاهـي او از فـرآيـنـد تـصـمـيـم گـيـري نـظـام اسلامي و مـسـائل داخلي نظام، سخنان و مطالب وي مي تواند به عنوان مستندات قانوني عليه نظام اسـلامـي در مـراجـع حـقـوقـي جـهـانـي مـورد بـهـره بـرداري قـرار گـيـرد. بـه هـمـيـن دليل است كه پس از انتشار خاطرات، مطالب كذب اين كتاب بيش از همه از سوي منافقين و ديگر جريان ضد انقلاب مورد بهره برداري قرار گرفت.

در بخشي از اطلاعيه منافقين در مورد مطالب اين كتاب آمده است:

(كـتـاب خـاطـرات مـنـتـظـري جـانـشـيـن سـابـق (امـام) خـمـيـنـي، در فصل دهم خود تحت عنوان (غوغاي بركناري) حاوي برخي اطلاعات و اسناد تازه درباره جـنـايـات هولناك قتل عام 30 هزار زنداني سياسي به دستور مستقيم (امام) خميني است كه گـوشـه اي از اين فاجعه را البته با تأخيري 12 ساله در معرض اطلاع عموم قرار مي دهد...)

د) نـظـرات جـديـد آقـاي مـنـتـظـري در مـورد اخـتـيـارات ولايـت فـقـيـه و قـائل شـدن نـقـش نـظـارتـي بـراي رهـبـر نـظـام اسلامي، از سوي طيف خاصي از عناصر سـيـاسـي كـشـور مورد استقبال قرار گرفته است. اين گروه كه ديدگاه اخير منتظري را مـطـلوب و هـمـاهـنـگ با ديدگاه هاي خود نسبت به اختيارات رهبري مي بينند، در فرصت هاي مـنـاسـب نـسـبـت بـه تبليغ او پرداخته و حتي توسط عناصر دست دوم خود از او به عنوان آلترناتيو رهبري ياد مي كنند.

ه‍) نگاه به متحجرين (كساني كه به طور سنتي با نظريه حكومت اسلامي مخالفند) نيز يـكـي از انـگـيـزه هاي بزرگنمايي تحركات منتظري است. مبلغين ديدگاه منتظري تلاش ‍ دارنـد تـا از دگرديسي فكري آقاي منتظري نسبت به مباني حكومت اسلامي در جهت (ثبات قدم متحجرين) در مقابله با نظام حكومتي اسلامي استفاده كنند.

راديـو دولتـي انـگـليس در تاريخ 3 / 10 / 79 در تحليلي درباره موقعيت منتظري در جامعه سياسي كنوني ايران و ساختار روحانيت مي گويد:

(نـقـش مـهـم آقـاي مـنتظري، بسيج كردن نيروهاي خفته و بيكار سنتگرايان براي فاصله گرفتن از حكومت ديني به نيت حفظ دين است.)

و) دشمنان خارجي نظام اسلامي از ماجراي منتظري بيش از همه بهره مي برند، از ديد آنها منتظري يك آلترناتيو براي نفي داشته هاي نظام حكومت اسلامي است. تبليغات فراگير آنها روي كتاب خاطرات منتظري، تلاش هماهنگ در بزرگنمايي منتظري و... و بهره گيري از امـكانات او در مقابله با رهبري نظام همگي بيانگر آن است كه عملكرد چند ساله منتظري بـهـترين خوراك تبليغاتي را براي رسانه هاي بيگانه عليه نظام حكومتي اسلام فراهم كرده است. [2] .


پاورقي

[1] ر. ک: جريان برانداز و استراتژي براندازي خاموش، اداره سياسي سپاه، چ اول، 81، ص 53.

[2] ر. ک. بـه: جـريـان بـرانـداز و اسـتراتژي براندازي خاموش، اداره سياسي سپاه، صص 242 ـ 240.