بازگشت

بيماري نفاق و علائم آن


نفاق بيماري جان و دل است و آيات قرآن اين نكته را تأكيد كرده است.

دل سـالم از آن رو كـه عـرش خـدا و حـرم الهـي است، [1] غير خدا در او راه ندارد؛ ولي دل بيمار جايگاه غير اوست. پر از هوي و هوس و عرش شيطان است.

قرآن كريم صريحاً منافقان را بيمار دل مي داند: (فِي قُلُوبِهِم مَرَض) [2] .

بـيـمـاري پرخطر نفاق مبتلايان به آن را دچار بزرگ ترين زيان ها مي كند؛ چرا كه در آخـرت تـنـها عامل نجات بخش قلب سليم است، نه قلب پر از هوي و هوس و محبت و علاقه به غير خدا؛

يَومَ لا يَنفَع مالٌ وَ لا بَنونَ الاّ مَن أَتَي اللّهَ بِقَلبٍ سَليمٍ (شعراء / 88 و 89)

در آن روز مال و فرزندان سودي نمي بخشد؛ مگر كسي كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد


پاورقي

[1] قلب المؤمن عرش الرحمان، بحار الانوار، ج 58، ص 39.

[2] بـقـره / 10، مـائده / 52، تـوبـه / 125، مـحـمـد 20 و 29. در بـرخي از آيات (فـي قـلوبـهـم مـرض) در کـنـار (مـنـافـقـون) ذکـر شـده اسـت مـثـل آيـه 49 سـوره انـفـال و آيـه 12 سـوره احـزاب، و اذ يـقـول المـنـافـقـون و الذيـن فـي قـلوبـهـم مـرض در ايـن جـا ايـن سـؤال پـيـش مـي آيـد کـه آيـا (بـيمار دلان) همان منافقانند؟ يا گروهي ديگر غير از منافقين هستند؟

مـرحـوم عـلامـه طـبـاطـبايي در تفسير الميزان (ج 15، ص 286 و ج 9، ص 99) اينها را دو گروه مستقل شمرده و فرموده است: (بيمار دلان ضعيف الايمانها هستند و منافقان عبارتند از کساني که اظهار ايمان کرده و در باطن کافرند.)

بـرخـي گـفـتـه انـد: بـيـمـاردلان هـمـان منافقانند؛ لکن نفاق مراتبي دارد. آغاز آن بيماري دل است و به تدريج به نفاق کامل مي رسد.

ولي بـه نـظـر مـي رسـد (منافقون) و (الذين في قلوبهم مرض) همانند واژه فقير و مـسـکـيـن بـاشد. اين دو واژه اگر در کنار هم آمدند هر کدام معناي مخصوص خود را دارد. ولي وقتي فقير يا مسکين به تنهايي استعمال شد معناي واحدي خواهند داشت. بر اين اساس در دو آيـه مورد اشاره که دو واژه (منافقون) و (في قلوبهم مرض) با هم آمده اند هرکدام مـعـنـاي مـسـتـقلي دارد. (منافقون) به معناي اظهار اسلام و نهان کردن کفر و في قلوبهم مـرض بـه مـعـنـي ضـعـيف الايمان يا مراتب آغازين نفاق مي باشد؛ ولي در مواردي که به تـنـهـايـي في قلوبهم مرض بکار رفته، منظور همان منافقين خواهند بود؛ همانطوري که منافقين هم کساني اند که (في قلوبهم مرض).