بازگشت

حذف و تخريب چهره هاي متعهد و جايگزيني چهره هاي سكولار و لاابالي


از جـمـله اقـدامـاتـي كـه امـويان انجام دادند و از زمان عثمان آغاز شد، مخدوش نمودن و بي اعـتـبـار كـردن و تـخـريـب چهره هاي متعهد و همفكر با انديشه نبوي و ولايي بود. عثمان در مـقـابل اعتراضات ابوذر، وي را به شام تبعيد كرد و پس از آن كه معاويه نتوانست وي را در شـام تـحـمـل كند، عثمان ابوذر را به مدينه فراخواند و سپس به ربذه تبعيد كرد. وي ابـوذر را از دادن فـتوا منع مي كرد و او نيز مي گفت: اگر تيغ را بر گلويش بگذارند، نـقل چيزي را كه از رسول خدا(ص) شنيده ترك نخواهد كرد. بسياري از صحابه ديگر و يا تابعين معترضِ عراق، به شام تبعيد شدند، مخالفت آنان با سخن سعيد بن عاص اموي (حاكم كوفه) بود كه گفته بود: سواد عراق، بستان بني اميه است.

عـمـار بـن ياسر نيز كه براي رساندن اعتراضات مكتوب صحابه به خانه عثمان رفته بود كتك مفصلي خورد. عثمان او را متهم به دروغگويي كرد و دستور داد تا او را آنقدر زدند كه دو دنده او شكست و بعدها نمي توانست بول خود را نگه دارد. عثمان بر آن بود تا پس ‍ از مرگ ابوذر، عمار را نيز تبعيد كند كه علي (ع) نگذاشت. [1] .

عـثـمـان زمـانـي نيز مالك اشتر را كه نداي حق طلبي سر مي داد، از كوفه به شام تبعيد نـمـود و از طـرفـي عـثـمـان سـعي در به كارگيري و بها دادن به افرادي بود كه اهتمام چنداني به امور دين نداشتند و بيشتر به حزب خويش مي انديشيدند. بدين طريق، عثمان روش حكومت سلطنتي را اجرا مي كرد و تنها به افراد اموي ميدان مي داد و آنان را ياري مي كرد. در اين باره مي خوانيم:

عـثـمان، حكم بن ابي العاص را كه تبعيدي رسول خدا(ص) بود بازگرداند و او را به جـمـع آوري صـدقـات بـنـي خـزاعـه گـمـاشـت. عـمـرو بـن عـاص از مـصـر، مـعـزول شـد و عـبـداللّه بـن سـعـد بـن ابـي سـرح كـه او نـيـز تـبـعـيـدي رسـول خـدا(ص) بـود جايگزين وي شد. عبداللّه بن عامر نيز به جاي ابوموسي اشعري بـه بـصـره رفـت. وليد بن عقبه نيز به حكومت كوفه رسيد. اين سفيهان بني اميه ـ به تـعـبير علي عليه السلام ـ بر مردم مسلط شدند و بساط ظلم را ميان آنان گستراندند. چنين شـيـوه اي در حـكـومـت، عـلاوه بـر آنكه نفي ارزش هاي اسلامي و تثبيت خصلت هاي قبيله اي بود، از نشانه هاي موروثي شدن خلافت نيز به شمار مي آمد.

پـس از عثمان، ديگر امويان همانند معاويه و مروان بن حكم نيز به تخريب چهره هاي متعهد ادامـه دادنـد و سـعـي داشـتـنـد با دشنام گويي، چهره پاك اهلبيت و دوستانشان را در نظر مـردمـان، تـخريب نمايند. از جمله اقداماتي كه معاويه در اين زمينه انجام داد مي توان به موارد زير اشاره كرد.


پاورقي

[1] تاريخ تحول دولت و خلافت، رسول جعفريان، ص 132.