بازگشت

حاكميت و اجراي احكام الهي در جامعه


(وَ يُعْمَلَ بِفَرائِضِكَ وَ سُنَّتِكَ وَ اَحكامِك) (تا واجبات و مستحبات و احكام تو اجرا شود.) امـام حـسـيـن (ع) در ايـن مـقطع از بيان به يكي از اهداف و نتايج قيام و در واقع به اهداف مـديـريـت ديـنـي اشـاره مي كند. در حقيقت همه انبيا(ع) براي اجرا و گسترش احكام الهي در جـامعه بشري مبعوث شدند و شجره طيبه امامت، و در تداوم آن ولايت فقيه در راستاي تحقق هـمـيـن هدف متعالي است؛ و اين كه به مرور زمان احكام و سنن الهي از جامعه رخت بر بست، بـه عـلت جـابـه جـايي مديريت ديني بود و امام در اين زمينه يكي از اهداف امامت نور را در قيام خود مورد تأكيد قرار مي دهد. [1] .

انحرافات فرهنگي، سياسي و اجتماعي در جامعه اسلامي با رحلت پيغمبر(ص) آغاز شد و روز بـه روز گـسـترش پيدا كرد. و در عصر عثمان و معاويه ارزش هاي اسلامي و معنوي يـكي پس از ديگري جاي خود را به ارزش هاي مادّي و جاهلي دادند و اين روند انحرافي در اواخـر عـمـر مـعـاويـه بـه اوج خـود رسـيد. با حاكميت يزيد بن معاويه، مبارزه با مباني و ارزش هـاي اسـلامـي شـكل علني به خود گرفت و بار ديگر جاهليت با همه ويژگي هايش ظهور يافت و دين اسلام در معرض نابودي قرار گرفت.

امام حسين (ع) در پاسخ مروان كه از امام (ع) براي يزيد بيعت مي خواست فرمود:

(اِنـّا لِلّهِ وَ اِنـّا اِلَيـْهِ راجـِعـُونَ وَ عـَلَي الاِسـلامِ السَّلام اِذ قـَدْ بـُلِيـَتِ الاُمَّةُ بـِراعٍ مـِثـْلَ يَزيدَ) [2] .

ايـنـك بـايـد فـاتـحه اسلام را خواند كه مسلمانان به فرمانروايي مانند يزيد گرفتار شده اند

هـنـگـامـي كـه يـزيد متجاهر به فسق و جور در مسند خلافت نشست؛ مبارزه با قرآن كريم و سـنـّت رسـول خـدا(ص) بـه مـرحـله جـديـدي وارد شـد؛ و شـكـل عـلني به خود گرفت. لذا خطر اضمحلال دين، جدّي شد. شهيد مطهري (ره) در اين زمـيـنـه مـي گويد: (فرق است بين خليفه اي كه شخصاً ناصالح است ولي امور را درست مـي چرخاند و بين خليفه اي كه وجودش عليه مصالح مسلمانان است. در زمان امام حسين (ع) عـمـده ايـن بـود كه مدار خلافت اسلامي تبديل به سلطنت جائرانه و ظالمانه و مترفانه و فـاسـقـانـه عـربـي شده بود و اگر امام حسين (ع) قيام نمي كرد خطر اين بود كه بساط اسلام از طرف مردم با انقلاب ممالك فتح شده برچيده شود.) [3] .

فـرق يزيد با پدرش معاويه در اين بود كه آنچه معاويه مخفيانه انجام مي داد او آشكارا مـرتـكـب مـي شـد؛ لذا تأثير اجتماعي آن به مراتب بيشتر بود. مسعودي مي نويسد: (در اثـر تـظـاهـر يـزيـد بـه گـنـاه در بـين مردم و عمّال و كارمندان حكومت در عصر وي فسق و فـجـور شـايع گرديده بود حتي در مكه و مدينه (كه دو شهر مذهبي و مقدس بودند) غنا و استعمال آلات لهو و نوشيدن شراب علناً انجام مي گرديد.) [4] .

بـا سـلطـنـت يـزيد بن معاويه بدعت ها و گمراهي ها آشكار گرديد. و قرآن كريم و سنّت پـيـامـبـر(ص) به فراموشي سپرده شد. به همين جهت امام حسين (ع) در نامه خود به مردم بصره مي فرمايد:

(اَنـَا اَدعـُوكـُم اِلي كـِتـابِ اللّهِ و سـُنَّةِ نـَبـِيِّهِ فـَاِنَّ السُّنَّةَ قـَد اُمـيـتـَتْ وَ البـِدعـَةَ قـَد اُحيِيَتْ...) [5] .

من شما را به كتاب خدا و سنت پيامبرش (ص) دعوت مي كنم. زيرا در شرايطي واقع شده ايم كه ديگر سنت پيامبر(ص) (يكسره) از ميان رفته و جاي آن را بدعت فرا گرفته است.


پاورقي

[1] معارف عاشورا، علي سعيدي، ص 22 ـ 27.

[2] مـوسـوعـة کـلمـات الحـسـيـن (ع)، ص 285، مقتل خوارزمي، ج 1، ص 185.

[3] حماسه حسيني، ج 3، ص 89.

[4] مروج الذهب، ج 3، ص 79.

[5] طبري، ج 4، ص 304، الکامل، ج 2، ص 535.