بازگشت

جامعيت و كمال دين


اين قسمت برگرفته از كتاب دين شناسي، نبي ا... ابراهيم زاده آملي، نشر اداره آموزش عقيدتي ـ سياسي نمايندگي ولي فقيه در سپاه.

منظور از جامع و كامل بودن دين، توجه آن به همه زواياي وجودي و نيازهاي مادي و معنوي بـشـر است؛ يعني هر آنچه را كه انسان براي دستيابي به سعادت دنيوي و اخروي نياز دارد، بيان كند.

اكـنـون پـرسـش ايـن اسـت كـه آيـا اسـلام ديـنـي جـامـع و كامل است و مي تواند پاسخگوي همه نيازهاي مادي و معنوي بشر باشد و براي همه ابعاد زندگي او در همه دوران، برنامه و راه حل ارائه نمايد؟

اصـل جـامع و كامل بودن اسلام مسلّم و مورد اتفاق همه متفكران و متكلمان مسلمان در همه مذاهب و فـرق اسـلامـي اسـت. ولي در حـد و مـرز و حـدود كـمـي و كـيـفـي آن اخـتـلاف وجـود دارد. دليـل آن ايـن اسـت كـه ديـن اسـلام بـه عنوان دين خاتم، جاويد و جهاني، به همه زواياي وجودي انسان و نيازهاي مادي و معنوي او نظر دارد و هر چه را كه انسان براي دستيابي به سعادت دنيوي و اخروي نياز دارد بيان كرده و براي آن برنامه ارائه نموده است.

امام خميني (ره) در سخنان زير به طور گويا و جالب به اين حقيقت تصريح كرده است:

اسـلام، بـراي ايـن انـسـانـي كـه هـمـه چيز است؛ يعني از طبيعت تا ماوراء طبيعت، تا عالم الوهيت مراتب دارد، اسلام تز دارد، برنامه دارد.اسلام مي خواهد انسان را يك انساني بسازد جامع؛ يعني رشد به آن طور كه هست بدهد؛ از حظّ طبيعت دارد رشد طبيعي به او بدهد، حظّ بـرزخـيـت دارد رشـد برزخيت به او بدهد، حظّ روحانيت دارد رشد روحانيت به او بدهد، حظّ عقلانيت دارد، رشد عقلانيت به او بدهد، حظّ الوهيت دارد رشد الوهيت به او بدهد. همه حظوظي كـه انـسان دارد و به طور نقص است، الان نرسيده است، اديان آمده اند كه اين ميوه نارس را رسيده اش ‍ كنند. [1] .

قرآن كريم و روايات نيز مدعي جامعيت و كمال مطلق دين اسلام است:

(وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ)(نحل (16)، آيه 21)

ما اين كتاب را بر تو نازل كرديم كه بيانگر همه چيز است.

(... اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي...)(مائده (5)، آيه 3)

امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما به اتمام رساندم.

(... ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْءٍ...)(انعام (6)، آيه 38)

ما هيچ چيز را در اين كتاب فروگذار نكرديم.

روايات در اين زمينه بي شمار است كه مجال ذكر آنها نيست. [2] .

ايـن آيـات و روايـاتِ دال بـر آن، بـه پـشـتـوانـه دليـل عـقلي بر جامعيت و كمال مطلق دين اسلام دلالت مي كند؛ زيرا خاتميت (جاودانگي) با جـامـعـيـت و كـمـال مـلازم هـم هـسـتـنـد؛ يـعـنـي مـمـكـن نـيـسـت كـه ديـنـي داعـيـه كـمـال نـهايي داشته باشد ولي خود را به عنوان (دين خاتم) معرفي نكند و به عكس، ديـن خـود را خـاتـم اديـان بـدانـد امـا داعـيـه كـمال نهايي نداشته باشد. چون ديگر دين و شـريـعـتـي نـخـواهـد آمـد تـا نـواقـص آن را كـامـل كـنـد يـا احـكـام و قـوانـيـن كامل تري عرضه نمايد. [3] .

جـامـعـيـت و كـمـال ديـن اسـلام بـا آن بـرهـان عـقـلي كـه ضـرورت وجـود اصل دين را اثبات مي كند نيز قابل اثبات است؛ زيرا براساس آن برهان، خداوند براي هـدايـت بـشـر و نـجـاتـش از شـرك و تـبـاهـي پـيـامـبـرانـي را بـا بـرنـامـه هـدايـتـي ارسـال كـرده اسـت و اين ارسال رسولان به اقتضاي حكمت و لطف او بوده و ضرورت آن را ايـجـاب نـمـوده اسـت. دربـاره دين خاتم بايد برنامه هدايتي او به گونه اي باشد كه بـشر را به هدايت و كمال برساند و اگر اين برنامه هاي ديني ـ آسماني ناقص باشد، رسـانـنـده بـشـر بـه آن هـدايـت مـطـلوب نـخـواهد بود، و اين نقض غرض و خلاف حكمت است. [4] .


پاورقي

[1] صحيفه نور، ج 2، ص 155.

[2] از جمله ر. ک. اصول کافي، ج 1، ص 59، چاپ بيروت.

[3] ر. ک. شـريـعـت در آينه معرفت، عبدا... جوادي آملي، ص 208 ـ 209 و 211 نيز 115 ـ 117.

[4] همان.