بازگشت

عوامل مؤثر در انحرافات اعتقادي و فرهنگي


الف ـ بقاي رسوبات اعتقادي و فرهنگي زمان جاهليت:

هر چند پيامبر اسلام توانست مردم را از بت پرستي به خداپرستي در آورد و افراد زبده و مـمـتـازي تـربـيـت كـنـد، امّا پيداست جامعه اي كه سالهاي طولاني به بت پرستي عادت داشـتـه و بـه جـهـان بـعـد از مـرگ اعـتقادي نداشته و فرهنگ تفاخر به نياكان و امتيازات قبيلگي بر اذهان آنان حاكم بوده و... به اين زوديها دست از اين خرافات بر نمي دارد و مـمـكـن اسـت افـراد كـم ايـمـان يـا منافقاني كه به خاطر شرايط محيط، در ظاهر به اسلام گـرايـش پـيـدا كـرده انـد، اگـر هـم نـتـوانـنـد دوبـاره شعار بت پرستي را تجديد كنند، انـحـرافـات اعـتـقادي و فرهنگي ديگري براي جامعه پديد آورده و فرهنگ جاهليّت را زنده كنند. شاهد بر اين مطلب آنكه در زمان خود پيامبر(ص) نيز چنين افرادي، بارها و حتّي در آخرين روزهاي عمر آن حضرت با پيامبر (ص) مخالفت كردند.

ابـن عـباس نقل مي كند كه رسول خدا (ص) (در ساعات آخر عمرش) فرمود: لوح و دواتي بـياوريد كه براي شما نوشته اي بنويسم كه بعد از من هرگز گمراه نشويد پس (بعضي از افرادي كه آنجا بودند) گفتند: رسول خدا هذيان مي گويد. [1]

ب ـ بازي كردن منحرفان با آيات قرآن:

قـرآن مـطـالب خـود را بـه صورت كلي عرضه كرده و اگر امام معصوم نباشد كه با علم الهـي خـود مـراد خـدا را تـبيين كند، هر دسته اي از مردم مي تواند براي خود عقيده و مسلكي اتـخـاذ كـنـد و بـراي اثـبـات صـحـّت آن بـه قـرآن اسـتـدلال كرده و از آن براي خود كمك بگيرد و در نتيجه فرقه ها و مسلكهاي مختلفي پيدا مي شود كه خود پيامبر نيز از آن خبر داده است. [2] .

امام به عنوان وارث علم و كمالات پيامبر (ص)، راه آن حضرت را ادامه داده مي تواند جلوي لغـزشـهـاي اعـتـقادي و فرهنگي جامعه بايستد، گمراهان را هدايت و بدخواهان را به كيفر خـود بـرسـانـد تـا جـامـعـه بـه سلامت در ساحل نجات پهلو بگيرد و به اهداف آفرينش ‍برسد.

نـقـش امـام مـعصوم در حفظ عقيده و اخلاق امّت همانند طبيبي است كه با تزريق واكسن، سلامت فرد را در برابر بيماريهاي واگير بيمه مي كند. جامعه اسلامي بعد از پيامبر (ص) هر چـنـد با نپذيرفتن امامت و رهبري اهل بيت رسول خدا (ص)، ضربه هاي جدّي خورد، امّا اگر همان تعليمات امامان نبود، انحرافات اعتقادي و فرهنگي بيشتري دامنگير مردم مي شد.

اسحاق بن عمار مي گويد: از امام صادق (ع) شنيدم كه فرمود:

بـحـقـيـقـت كـه زمـين هيچ گاه از وجود امام خالي نمي شود، براي اينكه اگر مسلمانها چيزي را بـه اسـلام افـزودنـد امـام آنـهـا را بـه اسـلام راسـتـيـن باز گرداند و اگر چيزي از آن كاستند، امام چهره تمام و جامع آن را بيان كند. [3] .

هـمـانـنـد امـام صـادق (ع) كـه در زمـان خـود با كافران (ماترياليستهاي آن زمان) متكلمان، صـوفـيـهـا و مـكـتـبهاي فقهي منحرف برخورد مي كرد و اسلام واقعي را تبليغ مي نمود. هـمـچـنـيـن حـضرت رضا (ع) با پيروان مذهبهاي مختلف بحث و گفتگو مي كرد و همه را با برهان و استدلال مجاب مي كند. همين طور بقيه امامان طبق شرايطي كه برايشان فراهم مي شد، اسلام ناب محمّدي را تبليغ مي كردند. [4] .


پاورقي

[1] مسند امام احمد بن حنبل، ج 1، ص 355.

[2] ر.ک. سنن ترمذي، ج 4، ص 134، باب افتراق هذه الامة.

[3] اصول کافي، ج 1، ص 178.

[4] ر.ک. احتجاج طبرسي و عيون اخبار الرضا (ع).