در روايت صحيح آمده است كه زينب كبري عليها السلام در كوفه پس از مشاهده سر بريده برادرش بر نيزه، پيشاني خود را به چوب محمل كوفت و ناظران ديدند كه از زير مقنعه اش خون آمد. [1] .

اين دليل دو گونه بيان مي شود: نخست آن كه زينب كبري عليها السلام پرورش يافته دامان وحي است و با همه احكام شرع آشناست و هرگز خداوند را نافرماني نمي كند و همسنگ معصومان است و نسبت خلاف به آنان در حكم جسارت به مقام معصوم است. از اين رو، اگر كاري از او سر زد، مي توان مجاز بودنش را استنباط كرد. [2] .شكل ديگر استدلال، آن است كه اين عمل در حضور و مرئي و مسمع امام سجّاد عليه السلام كه معصوم است، اتّفاق افتاد. حضرت نيز وي را از اين عمل باز نداشت و به اين ترتيب، آن را «تقرير» و تأييد كرد. تقرير معصوم نيز حجّت است؛ پس قمه زني مجاز است. [3] در برخي از حسينيه ها و جاهايي كه قمه زني رواج دارد، گاه بيت زير بر ديوارها ديده مي شود كه روايت ساده شده اين دليل است:



داد فتوا عاشقان را سر شكستن جايز است

چوب محمل، شاهد اين ابتكار زينب است