بازگشت

انواع دروغ بر خداوند و رسول و ائمه


نهم: آن كه دروغ بر خداوند و رسول خدا و ائمه هدي صلوات الله عليهم بر سه وجه محقق مي شود:

اول: به نحو متعارف مرسوم كه: خداوند چنين فرمود؛ يا چنين كرد؛ و پيغمبر يا امام چنين گفت؛ يا كرد، و بي اصل باشد. دويم: آن كه كاري خود دروغگو كرده يا نكرده و خلاف آن را (يعني كرده را نكرده و نكرده را كرده) نقل مي كند. و براي اثبات صدق كلام، گواه مي آورد و مي گويد خداوند يا پيغمبر يا امام مي داند يا شاهد است، كه من كردم آن كار را يا نكردم و حال آن كه دروغ گفته. و گذشت در خبر «كافي» كه خداوند در اين حال مي فرمايد: آيا پيدا نكردي احدي را كه بر او دروغ ببندي غير از من! و فرمود: عرش به لرزه مي آيد. [1] .

و به روايتي خدا مي فرمايد به ملائكه كه: نظر كنيد به سوي بنده من كه احدي را نيافت عاجزتر از من كه اين دروغ خود


را حواله كند به او تا آن كه حواله نمود آن را بر علم من. [2] .

سيم: آن كه دروغي گويد و براي اثبات و تحقق آن، قسم مي خورد به خداوند تبارك تعالي و صفات و اسماء شريفه ذات مقدسش يا بر رسول خدا يا به يكي از امامان صلوات الله عليهم. و اين دروغ را دروغ به خداوند گويند و اين قسم را «يمين غموس» گويند كه صاحبش را در معصيت آتش دوزخ فرو مي برد. و «يمين كاذبه» و «يمين حالقه دين» نيز گويند؛ يعني دين صاحبش را مي برد، مانند تيغ دلاكان كه موي سر را مي برد.


پاورقي

[1] صفحه 150 همين کتاب.

[2] صفحه 150 همين کتاب.