بازگشت

مستأكل به علم


ثقه الاسلام كليني در جامع «كافي» در باب المستأكل بعلمه و المباهي به


روايت نموده از ابي عبدالله الصادق عليه السلام كه فرموده: «من اراد الحديث لمنفعة الدنيا لم يكن له في الاخرة نصيب و من اراد به الاخرة اعطاه الله خيرالدنيا و الاخرة» هر كس قصد كند از حديث (يعني از ياد گرفتن و نقل آن براي ديگران) منفعت دنيويه را كه به وسيله آن مالي به دست آرد، براي او در آخرت حظ و نصيبي نخواهد بود و هر كه قصد كند از تعليم و تعلم آن خير آخرت را، خداوند به او عطا مي فرمايد خير دنيا و آخرت را. و نيز فقره اول را در آن جا از آن جناب به سند ديگر روايت كرده. [1] .

و شيخ فقيه محمد بن ادريس حلي در كتاب «سرائر» از كتاب ابي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه نقل كرده كه او از جناب ابي ذر رحمةالله روايت كرده كه فرمود:


«من تعلم علما من علم الاخرة يريد به عرضا من عرض الدنيا لم يجد ريح الجنة». هر كه بياموزد علمي از علوم آخرت را و غرض او از آن ياد گرفتن، تحصيل متاعي باشد متاعهاي دنيا، بوي بهشت را نخواهد شنيد. [2] و شيخ ابن ابي جمهور احسائي در كتاب «غوالي اللثالي» روايت كرده از اميرالمؤمني عليه السلام كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «من اخذ العلم من اهله و عمل به نجي و من اراد به الدنيا فهو حظه» [3] هر كس بستاند علم را از اهلش و به آن عمل كند، نجات يافته؛ و هر كه قصد كند به آن تحصيل دنيا را، پس بهره او از آن علم همان است كه قصد كرده و تحصيل نموده؛ (يعني ديگر از آخرت خظ و نصيبي ندارد). و سليم بن قيس هلالي از اصحاب اميرالمومنين عليه السلام همين مضمون را در كتاب خود از آن جناب بازيادتي نقل كرده كه «من اراد به الدنيا هلك و هو حظه» [4] .


و حاصل زيادي آن كه علاوه بر نداشتن نصيبي در آخرت، هلاك نيز شده؛ جهت اين معامله كه علم دين داده و مال دنيا گرفته چنان كه شرحش بيايد. و بر اين مضمون اخبار بسيار است.


پاورقي

[1] اصول کافي، کليني، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 1، ص 46، باب المستاکل بعلمه و المباهي به، حديث 302، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ پنجم، 1363 ش. در اين باب رواياتي ديگر است که توجه به آن تنبه برانگيز است. در حديث چهارم از اين باب آمده است که امام صادق عليه‏السلام فرمودند: هر گاه عالمي را شيفته دنيا ديديد، در گرفتن دين خود از او، اعتماد نکنيد، پس همانا دوستدار هر چيز، آنچه دوست دارد نگاه مي‏دارد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خداوند به داود وحي فرستاد که اي داود: ميان من و خودت عالم شيفته به دنيا را قرار مده؛ زيرا ترا از راه دوستي با من باز مي‏دارد. پس همانا اينان دزدان و ربايندگان من‏اند. کمترين کاري که با آنان انجام خواهم داد اين است که شيريني مناجاتم را از دلهاي آنان خواهم گرفت. در روايت پنجم باب آمده است: امام صادق عليه‏السلام از پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي‏کند که فرمود: الفقهاء امناء الرسل مالم يدخلوا في الدنيا. فقيهان امينان پيامبران‏اند هنگامي که داخل دنيا نشوند. از حضرت سؤال شد که دخول در دنياي فقيهان چيست؟ فرمود دنباله روي سلاطين و قدرتمندان. پس هرگاه چنين کردند، دين خود را از آنها دور داريد. رک ايضا، بحارالانوار، مجلسي، ج 2، ص 36، باب 9، حديث 38 به نقل از نوادر راوندي.

[2] کتاب السرائر، ابن ادريس، تحقيق جامعه مدرسين، ج 3، ص 636، قم موسسه انتشارات اسلامي، بي تا؛ رک ايضا، مستدرک وسائل الشيعه، محدث نوري، تحقيق موسسه آل‏البيت عليه‏السلام، ج 12، باب 52 من ابواب جهادالنفس، حديث 6.

[3] غوالي‏اللئالي، ابن ابي جمهور، تحقيق شيخ مجتبي عراقي، ج 4، ص 77، حديث 66، قم، مؤلف، طبع اول، 1045 ه-ق؛ اصول کافي، کليني، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 1،ص 46، باب المستاکل بعلمه و المباهي به، حديث 1؛ بحارالانوار، مجلسي، ج 2، ص 35، باب 9. حديث 37؛ تهذيب الاحکام، شيخ طوسي، ج 6، ص 328، حديث 906.

[4] سليم بن قيس سمعت اباالحسن عليه‏السلام يحدثني و يقول ان النبي صلي الله عليه و آله و سلم قال: «منهومان لايشبعان... و من اخذ العلم من اهله و عمل به نجا و من اراد به الدنيا....در ادامه همين روايت آمده است: و ان اشد اهل النار ندامة و حسرة رجل دعا عبدا الي الله فاستجاب له فاطاع الله فدخل الجنه و عصي الله الداعي فادخل النار «بترکه علمه» کتاب سليم بن قيس، تحقيق شيخ محمد باقر انصاري، ج 2، ص 718، قم، نشرالهادي، چاپ اول، 1415 ه-ق - 1373 ه-ش. در کافي همين روايت از سليم بن قيس نقل شده، ولي قسمتي از آخر روايت نيامده است. رک: اصول کافي، کليني، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 1، ص 46، حديث 1؛ رک ايضا: بحارالانوار، مجلسي، ج 1، ص 35، باب 9، حديث 37 با کمي تغيير در عبارات.