بازگشت

ارزش گريستن و گرياندن


پس از تمهيد اين مقدمه مي گوييم: بر هيچ داناي بصيري پوشيده نيست كه ابكاء شيعيان و گريانيدن مومنين بر مصايب آل محمد عليهم السلام مثل گريستن، از عبادات مؤكده و مستحبات مرغوبه است؛ كه به آن امر فرمودند و بر آن تحريص و ترغيب نمودند. و همه مكلفين مشمول اين امر و قابل فرمانبري اند به قدر استعداد و قوه؛ و مستحق آن ثوابها بعد از امتثال آن فرمان. مثل اصل گريستن بر آن مصايب كه از اعظم عبادات و اجل مثوبات است كه كافه انام مكلف اند به آن.

و اين دو از يك صنف عبادت و از يك منبع منشعب مي شوند. جز آن كه گريستن براي هر كس ميسر، و اما گريانيدن چون براي همه ميسر و خالي از مشقت نيست، لهذا اين طايفه مخصوصه موسوم به روضه خوان، دامن همت بر كمر زدند و علم اين سنت سنيه را برپا نمودند و براي تعظيم اين مشعر عظيم، نفوس خويش را مبذول داشتند. و البته بايد بدانند و ملتفت شوند كه اين عبادت مانند ساير عبادات است و اين عمل آنگاه عبادت شود كه در هنگام بجا آوردن آن، جز رضاي خداوند و خوشنودي رسول و ائمه هدي عليهم السلام غرض و مقصدي نداشته باشند. و اگر دارد، همان مجرد يافتن ثوابهاي موعوده و پاك شدن از گناهان مهلكه


باشد كه با اخلاص در عمل منافاتي ندارد. چه عمل باز براي فرمانبرداري فرمان حضرت باريتعالي است كه به وسيله آن، به آن ثوابها برسد و از شر گناهانش ايمن شود. و اين به منزله پله اول منبر اوست كه چون پاي بر آن گذارد، بايست غير از ذات مقدس حضرت احديت و خلفاء راشدينش، همه را فراموش كند. كسي را نبيند، كسي را نجويد؛ چه رسد به آن كه براي جذب قلبش يا جلب مالش به آن جا بالا رود و سخن گويد و از مصائب شمرد و خلق را بگرياند. پس نعوذ بالله اگر شيطان او را از اين پله لغراند و هواي نفس او را در دام دامن ملوث دنيا كشاند و براي تحصيل مال، يا فريفتن بال [1] ،يا نشر فضل و كمال در اقطار و امصار و بلاد، و رسيدن محاسن گفتارش در اسماع عباد بر منبر برآيد و سخن گويد و روضه بخواند، خود را به مهالك عظيمه انداخته كه اميد نجات در آن نيست. و به بعضي از آنها اشاره بايد نمود:


پاورقي

[1] خودفريبي.