بازگشت

امام خميني و عاشورا


آنچه بايد تحمل شود آن است كه مجالسي كه ساليان دراز براي ستمگران خطرساز نبوده، چگونه در مقاطعي ظلم برانداز مي گردد و چنان تواني از خود بروز مي دهد كه از تصور عقول عادي خارج است؟! نقش عاشورا و محرم در براندازي


نظام شاهنشاهي ايران، بسيار بارز و تعيين كننده است و هيچ تحليلگر منصفي نمي تواند آن را ناديده گيرد. تنور انقلاب در ايران با نام حسين بن علي عليه السلام و عاشورا هر روز گرم و گرمتر گرديد و مجالس عزاي سيدالشهداء به كانون مبارزه عليه ستمگري مبدل گرديد به گونه اي كه نام حسين بن علي عليه السلام و عاشورا و هر آنچه منتسب به آن حضرت مي شد، همچون سمبلي براي مبارزه با رژيم درآمد. وعاظ و گويندگان از فراز منابر و مجالسي كه به نام حسين بن علي برگزار مي گرديد به مبارزه پرداختند و بالاخره عاشوراي سال 57 دودمان پهلوي را در اين كشور سوزانيد. به نظر نگارنده علت اين دوگانگي را بايد در تغيير اين دو نگاه جستجو كرد. هنر امام خميني قدس سره در بهره وري از اين مجالس در تعويض نگاه مردم بود. كاري كه امام خميني قدس سره موفق به آن شد، اين بود كه نگاه مردم را از اين حادثه از مقام ثبوت به اثبات كشانيد و توجه مردم را بيشتر به فلسفه قيام جلب كرد تا خود حادثه. از حسين عليه السلام و يزيد سال 61 هجري به حسين ها و يزيدهاي قرن بيستم كشانيد و آن را مشعلي براي حركت و سفينه اي براي نجات و رهايي مردم ساخت. و به عبارتي ديگر: از عاشورا، نهضتي زميني ساخت و آن را در متن زندگي سياسي - اجتماعي مردم وارد نمود و از آن به عنوان الگويي براي نجات انسانهاي تحت ستم استفاده كرد. تغيير اين نگاه، چنان تاثيري شگرف نهاد كه نظامي به ظاهر محكم و با سابقه را سرنگون و نظامي ديگر را به جاي آن نهاد، آن هم در شرايطي كه هيچ دولت خارجي مايل نبود! او به مردم آموخت كه عاشورا فقط براي مويه كردن نيست؛ بلكه گريستن نيز فلسفه اي دارد. او آموخت كه بايد حسيني زندگي كرد و الا يزيدي خواهيم بود. اين نگاه پيش از پرداختن به حوادث و وقايع مجهول، همواره به اصل و فلسفه قيام توجه كرد. و به علت يابي و تحليل روزآمد و تطبيق شرايط با حوادث امروز مي پردازد و آن را به تمام زواياي سياسي - اجتماعي مردم مرتبط خواهد ساخت. چنين است كه نام او و عزاداري بر او براي جباران و ستمگران وحشت آور و براي آزادگان و عدالتمداران پشتوانه اي عظيم خواهد بود. توجه به شعارها و مراثي ايام انقلاب و حتي زمان جنگ و اشعار حماسي و محرك آن، به خوبي علت بروز اين


توان و مقاومت را نشان مي دهد. بنابراين تمامي نكات و زواياي پيدا و ناپيداي اين حادثه سترگ، در اين نگاه معني و مفهومي تازه مي يابد و به گونه اي معني دار با حوادث زمان ارتباط پيدا مي كند. در اين نگاه اسارت، شهادت، مظلوميت، مسؤوليت، وظيفه، تشنگي و... هر كدام جايگاه و مفهومي سياسي خواهد يافت كه همواره درس آموز و هدايت آميز است. مفهوم و معناي اين كلام بلند نبوي فقط در اين نگاه، جايگاه خويش را پيدا كرده و تحقق عيني خواهد يافت كه «ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة» [1] .

زنده ماندن عاشورا و حسين بن علي بلكه تمامي ائمه و معصومين عليهم السلام با اين نگاه، به معناي زنده ماندن تمامي ارزشهاي والاي انساني و الهي است؛ يعني مصونيت جامعه در برابر تمامي سلطه گريها، استبداد و ستمها؛ يعني تقويت روح مردانگي و آزادمنشي جامعه. زندگي و قيام حسين بن علي عليه السلام با اين ديدگاه، نيازمند مقاتل پرعرض و طول و مصائب برهم بافته نيست كه هر ساله شاهد نوآوري و ابداعات در آن هستيم؛ بلكه نيازمند تحليل عميق نگران و نيك انديشان است كه با تبيين زواياي گوناگون اين قيام، فلسفه اين نهضت را زنده و پرشور نگاه داشته و همراه با تاثير گريستن بر مصائب آن حضرت، آن را در عمق جان ارادتمندانش نفوذ دهند و از ارادتمندان آن حضرت، سربازاني بسازند كه همواره او را در صف اول فرماندهي خويش احساس كرده و بر اغراض و اهداف او پاي فشارند و مفهوم «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» را تحقق عيني بخشند.



پاورقي

[1] اين جمله معروف که در شعارهاي ايام محرم بسيار ديده مي‏شود به اين ترتيب در روايات نيامده است بلکه اين کلمات از ميان روايتي بلند گزينش و کنار هم چيده شده است. ر.ک: عيون اخبار الرضا، ص 62؛ کمال‏الدين، صدوق، ج 1، ص 264؛ عوالم، ج 15، ص 58، بحارالانوار، ج 36، ص 204.