بازگشت

اسرار آل محمد


به همين دلايل خود معصومين (ع) كمتر در اين باب سخن گفته اند و اگر سخن و

اشاره اي داشته اند، بيشتر با خصصين و اصحاب بر جسته خود بوده است كه امكان هضم اندكي از آن را داشته اند. معصوم مكلف است كه به اندازه توانايي و قدرت درك انسانهاي معمولي سخن بگويد تا توان هضم و درك آن را داشته باشند. امام صادق عليه السلام فرمود: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم هيچگاه با بهره از تمام خرد خويش با مردم سخن نگفت و مي فرمود: ما رسولان الهي مكلف شده ايم به اندازه خرد مردم با آنها


سخن گوييم [1] و يا در عباراتي، خصوصيات فوق بشري آها به عنوان اسرار آل محمد مطرح مي شود كه نبايد آن را براي هر كسي فاش ساخت؛ زيرا ورود به اين مباحث، صراط خطرناكي است كه ممكن است به انحراف افراد منجر شود. بودند ميان اصحاب ائمه معصومين عليهماالسلام كه كلماتي از آنها شنيده و نتوانستند آن را هضم كنند و مدعلي الوهيت آنها شدند و يا به افشاء اسرار آل محمد پرداختند و هنگامي كه سخن آنها را به ائمه مي رساندند، آنها تكذيب مي كردند و يا آنان را گمراه مي خواندند. ما نيز مكلف به درك واقعي اين جايگاه نيستيم؛ زيرا مقدور ما نيست «و لا يكلف الله نفسا الا وسعها» و موجود ناقص آنچه از وجود كاملتر را درك كند نيز ناقص است، وسعه وجودي ما، گنجايش دريافت اين مقام را كما هو حقه ندارد. از طرفي نيز با روايات بسيار زيادي روبرو هستيم كه ما را به تبعيت و تاسي و شناخت معصوم دعوت مي كند و عدم شناخت معصوم را همانند مرگ جاهليت مي داند، پيامبر و ائمه عليهم السلام را حجت خدا بر زمين مي داند و آنها را مرشد، هادي و اسوه مردم مي نامد و يا آياتي كه تصريح دارد پيامبر، بشري همانند شماست. لازمه بشر بودن، آثار و خصوصياتي است كه با مقام ثبوتي آنها فاصله بسيار دارد. بشري با محدوديتها، غرائز و كششهاي بيروني و دروني گوناگون به گونه اي كه بتوان تصور و حتي تصديق كرد كه مي توان همانند او حركت كرد، عمل كرد، تقليد كرد و الگو گرفت.


پاورقي

[1] کافي، کليني، ج 8، ص 268، حديث 394.