احتمال اينكه برخي دير باوران و انديشمندان در موضوع مورد بحث، اشكالهايي را روا ببينند بعيد نيست. چنانكه بررسي كننده ي بزرگوار كتاب نوشته اند:

«در باب قرآن خواندن سر بريده ي امام حسين عليه السلام كه مؤلف كوشيده است آن را درست جلوه دهد، بايد گفت اين افسانه اي بيش نيست و ناقض قوانين خلقت است.»

بايد بگوييم ما در اين كتاب در صدد اثبات يا توضيح روايتها و اخبار تاريخي مربوط به حماسه ي عاشورا نبوده ايم، بلكه برعكس سعي داشته ايم كه افسانه ها و داستانهاي خرافي را نفي و رد كنيم و اين مطلب از سراسر كتاب پيداست و نام و عنوان آن هم (تحريف شناسي عاشورا و تاريخ امام حسين عليه السلام) بوضوح همين را گوياست. احتمال زياد مي رود كه بعضي از خوانندگان پس از مطالعه ي كتاب با خود بگويند:

«اين كتاب تحريف شناسي عاشورا همه چيز را انكار كرده، ساختگي دانسته است. پس ديگر هيچ خبر يا اخبار صحيحي در رابطه با عاشورا نيست تا بتوانيم آن را نقل كنيم.»!

ما بارها اين سخن را از زبان بسياري از مداحان اهل بيت درباره ي كتاب حماسه ي حسيني، اثر شهيد مطهري، شنيده ايم كه از اهل مطالعه نبودن آنها حكايت مي كند؛ چرا كه اگر زحمت مطالعه ي دست كم لهوف سيد ابن طاووس را بر خود هموار مي ساختند، مي ديدند كه تنها در اين كتاب معتبر، كه خوشبختانه چندين بار هم به فارسي ترجمه شده است، دهها روايت مستند و صحيح موجود است. در واقع اخبار مستند و معتبر درباره ي امام حسين و عاشورا كمتر از اخبار مشكوك و نامعتبر نيست؛ بلكه بسيار هم بيشتر است و روايت مورد بحث مي تواند نمونه اي از آنها باشد و ما هيچ اشكالي را چه از نظر عقل و «قوانين خلقت» و چه از نظر نقل (سند و مدرك روايي) در آن نمي بينيم و در جواب اشكال مي گوييم:

1- قرآن خواندن سر بريده ي امام حسين عليه السلام از باب اعجاز است و هر چند معجزه خارق العاده است اما خارج از قانون عليت يا ناقض قوانين خلقت نيست. و اين بحث را دانشمندان ديني و متفكران اسلامي در جاي خود انجام داده اند كه با مراجعه به كتابهاي مربوط، مي توان مطالعه كرد. [1] .


2- اگر قرار باشد قرآن خواندن سر بريده ي امام حسين عليه السلام را به صرف خارق العاده بودن و به تصور اينكه ناقض قوانين خلقت است، مردود و محال بپنداريم. با آن همه معجزات و كارهاي خارق العاده اي كه قرآن درباره ي پيامبران، نقل مي كند، چه خواهيم كرد؟ قرآن كه ديگر انكار كردني نيست و بسياري از اين معجزات صريح در قرآن در نظر ظاهر بين، استبعادش بيشتر از قرآن خواندن سر مقدس سيدالشهدا عليه السلام است.

3- كسي كه اندك مطالعه اي در باب ولايت تكويني امامان معصوم داشته باشد، مي داند كه آن برگزيدگان خدا نيز مانند انبياي بزرگ و پيامبران اولوالعزم، قدرتي فوق العاده و استثنايي داشته اند كه خداي حكيم به آنها عنايت فرموده بود؛ ان الله علي كل شي ء قدير.

4- اما از نظر دليل نقلي نيز اين روايت از اسناد و مدارك مهمي برخوردار است كه نمي توان از آنها چشم پوشيد. روايت قرآن خواندن سر بريده ي امام حسين عليه السلام نه تنها در منابع شيعي كه در كتابهاي سني نيز آمده است. حال برخي از آنها را در دو بخش جداگانه نام مي بريم: