بازگشت

از زبان حال تا زبان قال


سخنان بسياري را مقتل نويسان و روضه خوانان به صورت نظم و نثر از زبان حال سيدالشهداء عليه السلام نخست گفته، سپس در كتابهاي مقتل و مجالس خود نوشته اند كه رفته رفته شهرت و رواج پيدا كرده اند و از صورت زبان حال به صورت زبان قال درآمده اند. يعني گويندگان و سرايندگان اين گونه سخنان، نخست آنها را به تصور اينكه در چنان شرايطي جا داشت امام عليه السلام چنان سخناني بگويد، گفته و نوشته اند، اما با مروز زمان، از سخنان امام حسين عليه السلام انگاشته و روايت و حديث پنداشته شده اند.

اين گونه سخنان حديث گونه، بويژه در ميان اشعاري كه به امام حسين عليه السلام نسبت داده مي شود بسيار است، دهها بلكه صدها بيت از اين گونه اشعار را تنها در كتابي مجهول المؤلف به نام ادب الحسين و حماسته مي توان يافت. [1] اكنون ما در اين فصل به برخي از آن سخنان، بويژه سخناني كه بسيار رايج شده و در مطبوعات و وسايل ارتباط جمعي به عنوان حديث از زبان امام حسين عليه السلام نقل مي شود، اشاره مي كنيم.



پاورقي

[1] اين کتاب در قم منتشر، و چندين بار تجديد چاپ شده است! سخن بالا درباره‏ي کتابي هم که با نام ديوان الامام الحسين عليه‏السلام چاپ شده، صدق مي‏کند و حال هر دو کتاب چنان آشفته است که براي پژوهشگران در معارف اسلامي پوشيده نيست.