بازگشت

روضة الشهدا چگونه كتابي است


از دانشمندان شيعه، اولين كسي كه با صراحت از روضة الشهدا سخن گفته، محدث نوري است. ايشان در ابتداي كتاب شريف لؤلؤ و مرجان از اصطلاح روضه خوان سخن به ميان آورده و نوشته است كه چون پيشتر، افرادي خاص مراثي عاشورا را از روي كتاب روضة الشهداء مي خواندند، در ميان مردم به «روضه خوان» معروف شدند و روضه خواني از آنجا باب شد و... [1] و در جاي ديگري مي نويسد:

شبهه اي در كذب آنچه در محرق [محرق القلوب] و قبل از او در روضه ي كاشفي است، نيست. [2] .

محدث نوري به مناسبتهاي ديگري نيز از اين كتاب انتقاد مي كند كه در كتاب ياد شده موجود است. [3] و استاد شهيد مطهري در اين باره گفته است:

ملا حسين [كاشفي، نويسنده ي روضة الشهداء] مرد ملا و باسوادي بوده و كتابهايي هم دارد و صاحب انوار سهيلي است. تاريخش را كه مي خوانيم، معلوم نيست شيعه بوده يا سني، و اساسا مرد بوقلمون صفتي بوده است؛ بين شيعه ها كه مي رفته، خودش را شيعه صد در صد و مسلم معرفي مي كرده و بين سني ها كه مي رفته، خودش را حنفي نشان مي داده است. اهل سبزوار است و [در] سبزوار شيعه ي صد در صد بوده و گاهي كه به هرات مي رفته (شوهر خواهر و يا باجناق عبد الرحمن جامي بوده است) در آنجا سني بوده و به روش اهل تسنن واعظ هم بوده؛ ولي تا در سبزوار بود، ذكر مصيبت مي كرد.

من نمي دانم اين بي انصاف چه كرده است! وقتي كه اين كتاب را خواندم، ديدم حتي اسمها جعلي است! يعني در اصحاب امام حسين اسمهايي را ذكر مي كند كه اصلا وجود نداشته اند. در ميان دشمن هم اسمهايي را مي گويد كه همه جعلي است. داستانها را به شكل افسانه درآورده است... روضه خواني يعني خواندن كتاب روضة الشهدا يعني خواندن همان كتاب دروغ. از وقتي كه اين كتاب به دست مردم افتاد، كسي تاريخ واقعي امام حسين را مطالعه نكرد. [4] .

از زندگينامه اي كه خواندمير در تاريخ حبيب السير، ج 4، ص 345، براي وي نوشته است غير شيعه بودن وي فهميده مي شود.



پاورقي

[1] لؤلؤ و مرجان، صص 9 - 8.

[2] همان،صص 157.

[3] همان، صص 184 - 183.

[4] حماسه‏ي حسيني، ج 1، ص 54 - 53.