بازگشت

سخني درباره ي مقتل ارشاد


در ميان كتابهاي شايان توجه شيعه، ارشاد شيخ مفيد است؛ چون تنها كتابي است كه پيشنهادهاي آنچناني را از زبان امام حسين عليه السلام و به واسطه ي عمر سعد روايت كرده است. لازم ديديم سخني را كه رجالي فرهيخته و محدث خبير، مرحوم ميرزا حسن نوري طبرسي، در


خصوص مقتل ارشاد نوشته است، در اينجا نقل كنيم تا به ساختگي بودن اين پيشنهادهاي ذلت بار هر چه بيشتر پي ببريم. محدث نوري مي نويسد:

شيخ مفيد، طاب ثراه، در كتاب ارشاد در تمام ابواب متعلقه به حالات ائمه عليهم السلام سواي باب مقتل حضرت ابي عبدالله عليه السلام به طرز ساير كتب اصحاب، اخبار را با سند و راوي اصل، نقل مي كند و اما در باب مقتل، تمام وقايع آن را در يك رشته كشيده و از كلبي و مدايني... نقل نموده [است، در صورتي كه مي دانيم] ابوالحسن مدايني از معروفين علماي اهل سنت و شيخ بخاري معروف است و كلبي نيز چنين است. اگر چه بعضي او را شيعه مي دانند ولكن هر دو در سلك ارباب تاريخ و سيرند. [1] .

و با مراجعه به ارشاد صحت سخن محدث نوري معلوم مي شود؛ چرا كه شيخ مفيد در سطر اولي كه مي خواهد از مقتل امام حسين عليه السلام سخن گويد، مي نويسد: «بنابر آنچه كلبي و مدايني و غير آن دو از اصحاب سيره روايت كرده اند، مي گويند...» [2] و تا آخر قسمت مقتل ارشاد را تنها با همين سند ضعيف و بدون اينكه سند ديگري را نام ببرد، نقل مي كند. [3] .

درباره ي ابوالحسن علي بن محمد مدايني همه ي علماي شيعه اتفاق نظر دارند كه سني و «عامي مذهب» بوده است. [4] اما درباره ي هشام بن محمد بن سائب كلبي گرچه اختلاف است، از برخي اخبار كه از او نقل شده است، عامي بودن وي فهميده مي شود. [5] اما اگر هم قطع به شيعه بودن وي پيدا شود، باز ضعف اسناد ارشاد را جبران نمي كند؛ چرا كه مرحوم شيخ مفيد (قدس سره) مشخص نكرده است كه كدام يك از اخبار را از كدام يك ايشان (مدائني و كلبي) و يا از غير آن دو نقل كرده است. خبر مورد بحث را نيز معلوم نيست كه از چه كسي نقل كرده است و ما با توجه به مفهوم ذلت بار آن، مي توانيم بگوييم كه از غير شيعه نقل شده است؛ چرا كه مفهوم اين خبر ساختگي هرگز با عقايد شيعه در باب عصمت و عزت و كرامت امام عليه السلام جور درنمي آيد.


پاورقي

[1] لؤلؤ و مرجان، ص 178.

[2] الارشاد، ج 2، ص 32.

[3] همان، ج 2، صص 126 - 32.

[4] الفهرست، شيخ طوسي، ص 95؛ رجال العامة الحلي (خلاصة الاقوال)، ص 266؛ قاموس الرجال، ج 7، ص 573.

[5] واقعة الصفين، ص 324.