بازگشت

زهير بن قين بجلي


زهير بن قين آنگاه كه در ميان راه به ياران امام حسين عليه السلام پيوست، خطاب به زنش گفت: من تو را طلاق دادم و آزادي كه هر جا خواستي بروي؛ چرا كه من جان بر كف نهاده ام كه با حسين عليه السلام بميرم [1] و سپس به ياران و همراهانش گفت:


من احب منكم الشهادة فليقم، و من كرهها فليتقدم. [2] .

از شما هر كس دوست دارد كه شهيد شود به پا خيزد و با ما همواره شود و هر كس نمي خواهد برگردد.


پاورقي

[1] عين عبارت زهير بن قين، چنين است: «وطنت نفسي علي الموت مع الحسين (ع).»

[2] الاخبار الطوال، دينوري، ص 247، قم، انتشارات الرضي، 1370 ش؛ ابصار العين ص 95؛ قاموس الرجال، ج 4، ص 486. البته متن نقل شده از اخبار الطوال است و در منابع ديگر هم چنان نقل شده است که حاکي از اطلاع وي از شهادت خويش است. بلاذري نيز نزديک به همين معني را در حق زهير بن قين در کتابش انساب الاشراف ص 168 نقل کرده است.