بازگشت

تكلف براي تحصيل رقت قلب و گريه


گاهي باشد كه انسان در مرحله ي نخست، بنا به عللي نمي تواند كاري را انجام دهد اما از آنجا كه دلش مي خواهد كه آن كار را انجام دهد، به هر نحو ممكن تمايل به آن كار را نشان مي دهد و اي بسا كه ناخودآگاه و با تكلف تمايل دروني خود را بروز مي دهد؛ چرا كه از كوزه همان برون تراود كه در اوست، و جالب اينكه بالاخره اين تكلف و تشبه در نهايت به نتيجه مي رسد و صورت كاملا طبيعي پيدا مي كند. براي مثال فرض كنيد كه كسي بر اثر قساوت قلب يا علت ديگري ابتدا نمي تواند از خوف خدا گريه كند و يا به ياد مظلوميتهاي اهل بيت عليهم السلام ناله كند و بگريد اما چون اين كار را در دل دوست دارد و به حال گريه كنندگان غبطه مي خورد ناخواسته خود را شبيه آنان مي سازد و با تكلف، متأثر و دلگير مي شود و چهره ي غمناك و اندوهگين پيدا مي كند تا در نهايت غبار قساوت از آيينه ي دل مي زدايد و اشك چشمش سرازير مي شود كه همان كار، خود مطلوب است.

فشرده سخن اينكه «تباكي» از باب مقدمه ي بكا، آن هم از باب مقدمه ي طبيعي بكا مطلوب و مستحب است و از آنجا كه اين مقدمه، قهري و طبيعي است هيچ گونه شايبه ي ريا و سمعه ندارد، منتها گاه اين مقدمه (تباكي) به آن نتيجه (بكا) منجر مي شود و گاهي نمي شود، مثل اينكه كسي قساوت قلب داشته و يا فرصت نتيجه گيري اندك بوده و يا در همان مراحل نخست (در حال تباكي) كار ديگري پيش آمده و او نتوانسته از مرحله ي تباكي به مرحله ي بكا برسد. از احاديث مورد بحث استفاده مي شود كه انسان در همان مرحله ي تباكي نيز مأجور خواهد بود. البته اين مسئله منحصر به گريه كردن نبوده، در مورد برخي عبادتهاي ديگر نيز مثل «تحلم» براي حلم و «تزهد» براي كسب زهد، مطلوب و مورد تأكيد پيشوايان معصوم است. [1] .


پاورقي

[1] چرا که به تصريح روايتي از امام علي عليه‏السلام النزهد يؤدي الي الزهد. ر ک: غرر الحکم، ج 1، ص 291، يعني: «تزهد» زهد مي‏آورد، چنان که «تباکي» بکا مي‏آورد.