بازگشت

افسانه سازي در برابر عاشورا


اتباع بني اميه به پيروي از معاويه، تحريفگر بزرگ تاريخ، در برابر جزئيات عاشورا هم دست به تحريف زده اند كه در اين كتاب خواهيد ديد و ما به ترتيب زندگاني امام حسين عليه السلام از فصل بعد، آن را پي خواهيم گرفت. پيش از اين گذشت كه معاويه در بخشنامه اي كه به همه ي شهرهاي اسلامي فرستاد، از كارگزارانش خواست كه در برابر هر فضيلتي كه براي امام علي عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل شده است، فضيلتي يا فضايلي بهتر از آن يا لااقل مثل آن را براي مخالفان علي عليه السلام بسازند، تا بدين وسيله هر چه مي تواند از پرتو جمال علي عليه السلام بكاهد. معاويه براي اين كار توطئه هاي زيادي چيد، و در بيت المال را به روي فضيلت سازان و تحريفگران بازگذاشت و با صراحت گفت:

والله لاقسمن المال بين ثقات علي عليه السلام حتي يغلب دنيايي آخرته. [1] .

به خدا قسم! آن قدر بيت المال را ميان مردم و دوستان علي تقسيم مي كنم تا دنياي من بر آخرت علي غالب شود.

همان طور كه در عصر معاويه و به دستور وي در برابر هر فضيلت امام علي عليه السلام فضيلتي ساخته شد، اتباع معاويه نيز در مقابل فضايل و حتي در برابر مصايب عاشورا فضيلت سازي كردند، در برابر مصيبتي كه مي گويد: آب را بر روي سيدالشهدا و فرزندان رسول خدا صلي الله عليه و آله بستند و آنان در كربلا با لب عطشان به شهادت رسيدند و مظلومانه به خاك و خون كشيده شدند، پيراهن عثمان را علم مي كنند كه وي نيز مظلومانه كشته شد و هنگامي كه خانه اش در محاصره بود، آب به خانه اش راه نيافت!


و در مقابل فضيلتي كه مي گويد: سر بريده ي امام حسين عليه السلام قرآن تلاوت كرد [2] و بر سر نيزه آيه ي شريفه را كه مي فرمايد: ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقيم كانوا من آياتنا عجبا [3] قرائت كرد، افسانه هايي ساخته اند كه شنيدني است. يكي از پژوهشگران در اين باره مي نويسد:

در تاريخ بغداد و برخي كتب ديگر آمده است كه چون احمد بن نصر خزاعي در اختلاف محنت باري كه ميان معتزله و اهل حديث روي داد، كشته و سرش به داري كشيده شد، اين سر بر روي دار اين آيه را مي خواند كه: «آيا مردم گمان كرده اند به صرف اين كه بگويند ايمان آورديم رها خواهند شد و مورد امتحان قرار نخواهند گرفت؟» [4] و [5] .

همچنين از احمد بن كامل قاضي به نقل از پدرش آمده است كه گفت: پس از آنكه سر احمد بر روي پل نصب شد، كس را گماشتند تا مراقب آن باشد و اين گماشته اظهار كرد كه وي شبانگاه سر را مي ديده كه به سوي قبله مي چرخيده و با زباني شيوا و رسا سوره ي يس را مي خوانده است.

افسانه ي فوق، بي ترديد از سوي حنبلي ها در مقابل روايت شيعيان و ديگر مورخان، جعل شده است كه در اين روايات آمده است كه سر بريده ي سرور شهيدان، حسين بن علي عليه السلام، در حالي كه بر نيزه قرار داشت، اين آيه را تلاوت مي فرمود: «آيا گمان كرده اي كه قصه هاي اصحاب كهف و رقيم از آيتهاي شگفت ما بوده اند؟» [6] و [7] .

براي تفصيل بيشتر درباره ي قرآن خواندن سر بريده ي امام حسين عليه السلام مراجعه شود به فصل ششم كتاب، بخش ضمايم و پيوستها، ضميمه ي دوم؛ در آنجا در اين مورد به حد كافي بحث شده است.



پاورقي

[1] بررسي و تحقيق پيرامون نهضت حسيني، ص 154، به نقل از شرح نهج‏البلاغه ابن ابي‏الحديد.

[2] الارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 117؛ دلائل الامامه، ابوجعفر طبري، ص 78؛ روايت قرآن خواندن سر بريده‏ي امام حسين عليه‏السلام را سيوطي نيز در خصائص الکبري نقل کرده است.

[3] سوره‏ي کهف، آيه‏ي 9.

[4] سوره‏ي عنکبوت، آيه‏ي 2.

[5] اخبار و آثار ساختگي، ص 381.

[6] سوره‏ي کهف، آيه‏ي 9.

[7] اخبار و آثار ساختگي، ص 381.