بازگشت

تشابه اسمي


گاهي نيز تشابه چند اسم، موجب تحريف شده است؛ مانند نام مقدس امام دوم و سوم (حسن بن علي، حسين بن علي عليهماالسلام) كه اين اشتباه حتي امروز هم در ميان كتابهاي حروفچيني شده گاهي رخ مي دهد و به جاي حسين بن علي، حسن بن علي و يا بر عكس نوشته يا چاپ شده است. مثال ديگري را از اين قسم در فصل سوم همين كتاب خواهيد ديد كه چگونه «حجر بن عدي» به «حسين بن علي» تبديل شده است.

مثال ديگري كه در اينجا لازم است يادآوري شود، مربوط به نافع بن هلال، يكي از شهداي بنام و بزرگوار عاشوراست كه گاهي با اسم هلال بن نافع يكي از جنايتكاران و جانيان عاشورا اشتباه شده است. علامه مجلسي (ره) از كتاب مقاتل، نوشته ي محمد بن ابي طالب، رجزها و كيفيت مبارزه و شهادت نافع به هلال بجلي را با جزئيات آن، كه در منابع ديگر نيز نقل شده، نقل مي كند اما به جاي نافع بن هلال بجلي، نام هلال بن نافع بجلي را ثبت مي كند. [1] و اين در حالي است كه چند صفحه [2] پيشتر از آن نام صحيح وي را (نافع بن هلال بجلي) به نقل از ارشاد شيخ مفيد و مناقب ابن شهر آشوب آورده است.

عجيب اينكه ديگران نيز بدون توجه، هر دو سخن علامه مجلسي را به خيال اينكه هر كدام به يك شهيد از شهداي كربلا مربوط است، نقل كرده اند كه در نتيجه شهيدي به نام هلال بن نافع بجلي به شهداي عاشورا اضافه شده است؛ در صورتي كه نه تنها هلال بن نافع نامي در ميان


شهداي كربلا نيست بلكه هلال بن نافع در شمار لشكريان عمر بن سعد و در صف مخالفان امام است. [3] .

مثال ديگري كه باز در اينجا يادآوري آن لازم است درباره ي نامهاي پسران امام حسين عليه السلام است. مي دانيم كه امام حسين عليه السلام سه پسر به نام علي داشته است كه هر سه، بويژه امام سجاد عليه السلام و حضرت علي اكبر بيشتر علي بن الحسين ناميده مي شوند كه براي در امان ماندن از اشتباه، چاره هاي چندي انديشيده شده است؛ مثل اينكه يكي را علي بن الحسين الشهيد و ديگري را بيشتر با القاب زين العابدين، سيد الساجدين و امام سجاد و سومي را طفل رضيع و... ناميده اند و يا به ترتيب علي اكبر، علي اوسط و علي اصغر خوانده اند. چنانكه درباره ي علي اكبر اختلاف است كه آيا علي اكبر همان امام سجاد عليه السلام است كه با توجه به اينكه پسرش امام باقر عليه السلام هم در روز عاشورا حضور داشته و طفلي سه يا چهار ساله بوده است، [4] اين قول قوت پيدا مي كند و يا اينكه علي اكبر همان است كه مادرش ليلا بود و در كربلا شهيد شد؟ همچنين درباره ي طفل شيرخواري كه در كربلا شهيد شد، باز هم اختلاف است كه آيا همان علي اصغر بود يا عبدالله رضيع كه جلوي خيمه ها و در ميان دستان امام حسين عليه السلام، هنگامي كه حضرت داشت به گوشش اذان و اقامه مي گفت، شهيد شد. آيا او هم مثل علي اصغر با تير حرمله ي اسدي از ناحيه ي گلو و گردن زخمي و شهيد شد؟

از همين باب است خبري كه درباره ي اسامي دوازده گانه ي امامان معصوم عليهم السلام از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نقل شده است كه در مورد نام امام چهارم فرمود:

علي بن الحسين الاكبر، اولي بالمؤمنين من انفسهم.

پس از امام حسين، علي اكبر امام اهل ايمان است. [5] .

البته با تحقيق معلوم شده است كه كلمه ي «الاكبر» در متن حديث نبوده است و بعدها كساني كه به اعتقادشان علي اكبر همان امام سجاد عليه السلام بوده كلمه ي «الاكبر» را در حاشيه ي نسخه ي خطي كتاب خصال قيد كرده بودند كه بعدها وارد متن شده است. [6] .

مثل همين است آنچه در يكي از زيارتهاي روز عاشورا آورده شده است كه از علي بن الحسين الشهيد با عنوان علي اصغر ياد مي شود، [7] در اينجا نيز كلمه ي «الاصغر» مانند مثال پيشين از حاشيه


به متن وارد شده است. [8] .

و از همين باب است تحريفي كه درباره ي يكي از شهداي كربلا به نام عبدالله بن عمير كلبي رخ داده و اسم وي را به غلط وهب بن جناب كلبي، معروف و مشهور ساخته است تا آنجا كه امروزه رساله هاي چندي را با نام «خاندان وهب» و... شاهد هستيم، غافل از اينكه در ميان شهداي كربلا شهيدي به نام وهب بن جناب كلبي در اصل نبوده، همچنانكه هلال بن نافع بجلي نبوده است. تنها تشابه اسمي است كه موجب اين تحريفات شده و در نتيجه شهيداني را با نامهاي هلال و وهب به شهداي كربلا افزوده است. [9] .

و اما آنچه در اين مورد موجب اشتباه شده، نام زن عبدالله بن عمير كلبي بوده است. از آنجا كه آن شير زن «ام وهب» خوانده مي شد، برخي تصور كرده اند كه شهيد مورد نظر (عبدالله بن عمير كلبي) پسر آن زن و نامش وهب بوده است. [10] .

شگفت آور اينكه اين شهيد گاهي با نام «وهب بن عبدالله» [11] و گاهي ديگر با نام «وهب بن وهب» [12] هم ناميده شده است! اما صحيح همان عبدالله بن عمير كلبي است و آن زني كه ام وهب نام داشت مادر شهيد نبود، بلكه زن شهيد بود و اسم پدر شهيد هيچ يك از اسامي وهب، عبدالله، حباب، و جناب نبود. آري اسم شهيد عبدالله و كنيه ي زنش ام وهب و روايت كننده ي كيفيت جهاد و شهادتش مردي با نام ابوجناب بود و بس. ملاحظه مي شود كه گاهي نام راوي البته با حذف پيشوند «ابو» به جناب يا حباب تبديل شده و اسم پدر شهيد خوانده شده است و گاهي كنيه ي زنش البته با حذف پيشوند «ام» تبديل به وهب شده و به جاي نام شهيد آمده است و گاهي نيز نام خود شهيد (عبدالله) به نام پدرش شده است كه همگي به نوعي تحريف و نادرست است. [13]

از آنجا كه اين رشته سر دراز دارد، بحث درباره ي اين گونه تحريفات را، كه بيشتر تصحيف يا تحريفات لفظي خوانده مي شود، خاتمه مي دهيم و ناگفته پيداست كه اين قبيل تحريفات از سر عمد و آگاهانه رخ نداده و ممكن است هر انساني دچار چنين اشتباهات ناخواسته اي بشود.

اما تحريفات عاشورا منحصر به اين گونه تصحيفات ناخواسته نيست؛ بلكه از همان اول دستهايي در كار بود كه آگاهانه به اين جنايت فرهنگي دامن مي زدند و دوستان نادان نيز از سر


جهالت ساده لوحي همان تحريفات دشمنان را تبليغ و ترويج مي كردند.حال بايد ديد چه عواملي و چگونه به اين فاجعه ي فرهنگي دامن مي زدند؟


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 27.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 19.

[3] الاخبار الدخيله، ج 1، ص 68.

[4] دانشنامه‏ي جهان اسلام، ج 1، ص 627 به نقل از تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 320.

[5] کتاب الخصال، شيخ صدوق، ص 477.

[6] الاخبار الدخليه، ج 1، ص 86.

[7] اقبال الاعمال، سيد بن طاووس، ج 3، ص 71.

[8] الاخبار الدخيله، ج 1، ص 86.

[9] الاخبار الدخيله، ج 1، ص 68.

[10] الملهوف علي قتلي الطفوف [لهوف]، ص 161، گفتني است در اين نسخه از لهوف، اسم پدر وهب مفروض به جاي جناب، حباب ثبت شده است.

[11] مناقب ابن‏شهر آشوب، ج 4، ص 101.

[12] امالي الصدوق، ص 137.

[13] قاموس الرجال، ج 6، صص 546 - 545، ابصار العين في انصار الحسين، صص 108 - 106.