بازگشت

غلط خواني و اشتباه در نگاه و ديدن


با توجه به اينكه در تاريخ صدر اسلام نقطه گذاري كلمات، هنوز به صورت كامل رايج نشده بود و نيز در گذشته همه ي كتابها به صورت خطي و دست نوشته بود، صحيح خواني متون و ديدن درست كلمات، و فهميدن و فهماندن درست معاني چندان سهل و آسان نبود. تنها لحظه اي غفلت يا عواملي چون خستگي و خواب آلودي كافي بود تا معني بكلي عوض شود و هر لحظه تحريف تازه اي به خيل بي شمار تحريفات اضافه شود.

براي اين نوع تحريف دهها نمونه مي توان يافت. [1] در اينجا به يك نمونه قناعت مي شود و آن مربوط به كلمه اي است كه معاني زيادي دارد:

الف - بريد به معني قاصد، پيك، چاپار، نامه رسان است كه هم در زبان عربي و هم در زبان فارسي به كار رفته است.

ب - بريد، نام چند شخص از اصحاب امام معصوم عليهم السلام، يا شهيد و يا راوي حديث است كه گاه با هم خلط شده و هر يك به جاي ديگري گرفته شده است. [2] .

ج - بريد بن معاويه، از اصحاب بزرگوار و گران قدر امام باقر و امام صادق عليهم السلام است و از ياران نزديك و حواريون امام صادق عليه السلام شمرده مي شود كه آن حضرت وي را در اوتاد الارض و اعلام الدين و در حديث ديگر از قوامون بالقسط، قوامون بالصدق و در زمره ي السابقون السابقون اولئك المقربون خوانده و چنان وي را ستوده است كه بهتر از آن قابل تصور نيست.


حتي حضرت صادق عليه السلام در حق او و سه صحابي ديگر از اصحابش فرموده اند: «عليهم صلوات الله و رحمته».

اما با اين همه، حديث ديگري از حضرت امام صادق عليه السلام نقل كرده اند كه آن حضرت فرمود: لعن الله بريدا و لعن الله زرارة، [3] البته دانشوران شيعي اين حديث را مردود دانسته اند؛ گاه با خدشه وارد كردن در اسناد و راويان، آن را نقد و بررسي كرده اند و گاهي نيز گفته اند كه امام عليه السلام در مقام تقيه و براي حفظ آن دو اين حديث را فرموده است. و احتمال اينكه در متن حديث تحريف رخ داده باشد، بعيد نيست؛ چرا كه نبود نقطه گذاري كلمات مي تواند حديث صحيح و معقول و مقبولي را بدين صورت درآورد و متن مقبول و صحيح حديث ممكن است چنين باشد:

لعن الله يزيدا و لعن الله ذراريه.

خدا يزيد و نسل يزيد را لعنت كند. [4] .

د - يزيد بن معاويه، خليفه ي دوم از خلفاي بني اميه بود كه به دستور مستقيم و مؤكد وي فاجعه ي كربلا رخ داد و به قول مورخ معروف اسلامي ابوالحسن مسعودي، از فرعون هم ستمگرتر و بي انصاف تر بود. [5] .

حال با توجه به اينكه در كلمات چهارگانه ي مورد اشاره، صورت كلمه در هر حال يكي بود و بدون نقطه گذاري همه شكل «بريد» داشت، ديگر جاي شگفتي نمي ماند. پس ما نيز در مورد اين نوع تحريفات بيش از اين تفصيل را روا نديده به سراغ نوع دوم از انواع تحريفات مي رويم.


پاورقي

[1] نگاه کنيد به کتاب ايضاح الاشتباه نوشته‏ي علامه‏ي حلي و مقايسه کنيد آن را با خلاصة الاقوال اثر ديگر ايشان در رجال، با وجود اينکه نويسنده‏ي هر دو کتاب، علامه حلي است و هر دو - بويژه ايضاح - براي پيش گيري از تحريفات نوشته شده است، اختلافات زيادي با هم دارند، آنچنان که حتي گاهي قابل جمع يا قابل توضيح نيست. حال در جائي که دانشمند بزرگ و ژرف انديشي چون علامه حلي چنين خطايي مرتکب شود، از ديگران چه انتظاري مي‏توان داشت.

[2] قاموس الرجال، ج 2، صص 275 - 274.

[3] درباره‏ي همه اين روايتها نگاه کنيد به قاموس الرجال، ج 2، ص 276 زير مدخل بريد بن معاويه.

[4] با توجه به اينکه ذراري جمع ذريه و به معني نسل و فرزندان است.

[5] مروج الذهب (تاريخ مسعودي) ج 3، صص 69 - 68.