بازگشت

تعريف تحريف


تحريف از ريشه ي «حرف» است، حرف هم در زبان عربي به گوشه و كنار گفته مي شود. به تحريف در اصل از ريشه و اساس خارج ساختن و از حد وسط دور كردن و به گوشه و كنار كشانيدن است. در لغتنامه هاي فارسي ذيل واژه ي تحريف اين معاني آمده است: تغيير دادن، تبديل كردن، وارونه ساختن، جا به جا نمودن، كم و زياد كردن، از حالت اصلي در آوردن و به طرز و وضع ديگر انداختن، كژ ساختن، تقلب كردن و... [1] كه همه در مترادف با معنايي است كه گفته شد و هر كدام به نوعي مفهوم انحراف از اصل را در بردارد.

تحريف در اصطلاح دانشمندان اسلامي، همان است كه راغب اصفهاني گفته است:

تحريف كلام، آن است كه آن را در گوشه اي از احتمال قرار بدهي آنچنان كه بتوان بيش از يك معنا [يك معناي اصلي] را به آن بار نمود. [2] .

اما جامعترين معني براي تحريف، همان تبديل و تغيير است كه در بعضي از فرهنگها آمده است. [3] .


پاورقي

[1] لغتنامه‏ي دهخدا؛ فرهنگ معين؛ فرهنگ عميد و...

[2] المفردات؛ قاموس قرآن، زير ماده‏ي حرف.

[3] تاج العروس، زير ماده‏ي حرف.