بازگشت

قائده لطف


1- چنانكه از راه «لطف» و عنايت الهي لازم است اشخاصي تعيين شوند كه وظائف انساني را از راه «وحي» درك نموده و به مردم ابلاغ نمايند، همچنين وظيفه لطفي پروردگار جهانيان ست كه براي تداوم اين راه بعد از رحلت پيامبران جانشينان معصومي براي آنان قرار دهد كه جامعه بشري را در پيمودن راه كمال و سعادت كمك كنند.

پس به اعتقاد شيعه «امامت» چيزي فراتر از رياست و حكومت بر مردم و مرجعيت ديني است، بلكه تمام وظائف پيامبران (بجز دريافت وحي) براي امامان ثابت است و به همين دليل شرط عصمت كه در پيامبران مي باشد، در امام نيز هست [1] .

از اينرو «امامت» در نزد شيعه چنين تعريف شده است: «هي منصب الهي حائز لجميع الشؤون الكريمة و الفضائل الا النبوة و ما يلازم تلك المرتبة السامية» [2] .

«امامت يك منصب الهي است كه تمام شئون والا و فضائل جز نبوت و لوازم آن را در بر دارد».

«شيخ مفيد» (413-336 ه) مي گويد:

«اماماني كه جانشينان پيامبرانند، در اجراي احكام و اقامه


حدود و حفظ شريعت و تربيت مردم همانند پيامبران معصوم هستند [3] .«.

امامت نزد شيعه يك منصب و موهبت الهي است كه تنها از سوي خدا به دارنده آن اعطاء مي شود و همان فضائل و امتيازات پيامبر (جز مقام نبوت) را داراست و كار او منحصر به حكومت و مرجعيت ديني نيست، بلكه هدايت همه جانبه دين و دنيا را بر عهده دارد.

از آيات و روايات زيادي استفاده مي شود كه «امام» علاوه بر ارشاد و هدايت ظاهري، داراي يك نوع هدايت و جذبه معنوي است كه از سنخ عالم امر و ملكوت مي باشد و به وسيله حقيقت و نورانيت و باطن ذاتش، در قلبهاي شايسته مردم تأثير و تصرف مي نمايد و آنها را به سوي مرتبه كمال و غايت ايجاد جذب مي كند [4] .

پس مسأله ولايت معنوي توسط خود امامان مطرح شده و در ژرفاي انديشه شيعيان ريشه دوانيده و جزء اصول مذهب شيعه شمرده مي شود چنان كه هر شيعه اي به چنين امامت و ولايتي اقرار و اعتراف دارد يعني معتقد است كه امام داراي چنين روح كلي است و در زيارت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و ائمه اطهار عليهم السلام از دور و نزديك به نحو خطاب سلام مي دهد و سلام به نحو تخاطب شرطش حضور است و همچنين در


مقام توسل و استغاثه به انها به نحو خطاب سخن مي گويد. تازه يك فرد شيعه اين كلمات را براي يك امام مرده مي گويد (البته از نظر او زنده و مرده امام فرقي ندارد) [5] .

البته ولايت معنوي «امام» از بعد انسان كامل بودن او كه مظهر اسماء و صفات خداست، ناشي مي شود. زيرا امام، كامل ترين و عالي ترين مظهر انسانيت در بعد الهي آن است رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره بعد الهي و كمال انساني علي عليه السلام در زماني كه او هنوز به سن بلوغ نرسيده بود، به وي فرمود: «انك تسمع ما أسمع و تري ما أري الا انك لست بنبي و لكنك وزير» [6] «يعني آنچه را من مي شنوم تو نيز مي شنوي و آنچه را كه مي بينم، تو نيز مي بيني (يعني صداي جبرئيل را هنگام اداي وحي مي شنوي و خود او را همانند من مي بيني) الا اين كه تو پيغمبر نيستي، بلكه وزير و مددكار من هستي».

و اين اوج كمال انساني و اتصال به قرب الهي است از آنجائي كه امامان همه، از نور واحدي هستند، آنچه درباره امام به طور كلي گفته مي شود در مورد هر يك از دوازده امام نيز صادق است [7] .



پاورقي

[1] پيام قرآن، آية الله مکارم، ج 9، ص 20.

[2] احقاق الحق: ج 2، ص 300، پاورقي.

[3] اوائل المقالات: ص 74.

[4] علامه طباطبائي، شيعه در اسلام، ص 124.

[5] کلم الطيب، ص 654 و امامت و رهبري، ص 56.

[6] نهج البلاغه، فيض الاسلام، خطبه 234 (قاصعه) ص 812.

[7] تفصيل اين بحث را مي‏توانيد در کتاب «مهدي خاتم اولياء و اوصياء» به قلم نگارنده مطالعه نمائيد.