بازگشت

تحريف شناسي عاشورا در پرتو امام شناسي


حادثه ي شگفت انگيز عاشورا نقطه ي عطفي در تاريخ اسلام و بلكه در تاريخ بشريت و سرآغاز تحولي عظيم در جامعه ي انساني و چشمه ي جوشاني از حماسه و آزادگي است كه هنوز پس از گذشت قرنها، اسرار و عظمت و اهميت آن كاملا روشن نشده است، و در سيماي قهرمانان اين حادثه ي عظيم، هم مي توان شكوه قرآن و اسلام راستين را به وضوح نگريست و هم مي توان الگوهاي گوناگون انسان كامل و نمونه ي و نمونه ي قرآني را مشاهده كرد. در مقابل اين چهره هاي نوراني، نمونه هاي منحط و چهره هاي كريه انسان نماياني نيز قرار دارد كه با تمامي ارزشهاي الهي و انساني به ستيز برخاسته اند.

پس در نگاهي كلان، صحنه ي عاشورا نمايش نور و ظلمت و حق و باطل و دو چهره ي متضاد از انسان است:

از يك طرف؛ انسان در نقطه ي اوج و بي نهايت كمال.

و از طرف ديگر؛ در نقطه ي انحطاط و بي نهايت پستي، قابل مشاهده است.

همانگونه كه در آيينه ي قرآن، سيماي قهرمانان عاشورا هويداست،


در آيينه ي عاشورا نيز قرآن مي نمايد. به اين معني قهرمانان عاشورا تجسم عيني قرآن كريم اند. متأسفانه اين گنجينه ي عظيم مانند گنجينه هاي ديگر عالم اسلام از دسيسه ي تحريفگران مصون نمانده است. از سوي ديگر، اين نهضت همچون قرآن، دريائي ناپيدا كرانه اي است كه انديشه هاي عادي بشر نمي تواند بر تمامي ابعاد آن پرتو افكند و سيماي واقعي آن را به نمايش بگذارد.

به همين سبب تصويرهائي كه صاحبان انديشه از آن ارائه داده اند، براي نمايش سيماي راستين آن ناقص و نارساست. بنابراين بر چهره ي تابناك اين نهضت عظيم، انبوهي از غبار تحريف نشسته است. در نتيجه اگر همه ي عمر از آن ياد مي كنيم و طبق عادت بر آن گريه مي كنيم، نه آن را مي شناسيم و نه مي فهميم و نه بدان مي انديشيم. و لذا درخشانترين ابعاد اين نهضت، متأسفانه تاريكترين بعد آن است و آن آثاري است كه عاشورا در تاريخ سياسي، اجتماعي و فكري اسلام داشته است.

از ديرباز معدودي از محققان و پژوهشگران تاريخ اسلام براي تحريف زدائي از سيماي اين نهضت شيوه هاي مختلفي را آزموده اند كه هر يك در جاي خود در خور تأمل و شايسته ي تحسين است ولي بايد اعتراف كرد كه با همه ي اين كاوشها فقط روزنه هائي از شيوه ي پژوهش


گشوده شده و زاويه هاي محدودي از سيماي آن رخ نموده است. [1] .

زيرا آنان روشهائي كه براي معرفي سيماي عاشورا انتخاب كرده اند، ناقص و نارسا هستند و به اين مي ماند كه كسي بخواهد با ترازوي معمولي كره ي زمين را وزن كند.

اينك نخست اسلوبهائي كه براي معرفي سيماي عاشورا به كار رفته است، مورد مطالعه قرار مي دهيم و سپس تحريف شناسي نهضت عاشورا را در پرتو امام شناسي و انسان شناسي قرآني پي مي گيريم.

اسلوبهائي كه براي معرفي سيماي عاشورا به كار گرفته شده، در پنج شيوه ي اصلي قابل بررسي است:


پاورقي

[1] کيهان فرهنگي: سال 13، شماره‏ي 126، ص 43، مقاله: عباس ايزدپناه.