بازگشت

شواهدي از تبيين هاي عقلاني تاريخي


1. مؤلّف در ارزيابي پديده ي عاشورا به زمينه هاي سياسي قيام عاشورا اشاره مي كند و به تشريح سه نوع نظام سياسي از زمان رسول(ص) تا زمان معاويه، يعني نظام نبوي و ولايي، نظام خلافت و نظام سلطنتي ـ خلافتي مي پردازد؛ و به بيان سه نوع برخورد با دين اسلام (برخورد مصلحت جويانه و تأويل گرانه، برخورد سودجويانه با دين و برخورد ارادتمندانه ي امام علي(ع) با كتاب و سنّت) اشاره دارد. مؤلّف در تبيين موارد فوق با رعايت شاخص هاي تبيين عقلاني تاريخي، به انگيزه ها و كنش ها و اعمال آنها (حضرت رسول(ص) و معاويه) مي پردازد كه شاهدي بر تبيين عقلاني مؤلّف است. (1381، ص 41 ـ 42)

2. راه هاي منحرف كردن عامه ي مردم، فعاليت امويان در شام مبني بر انتسابِ نسل خويش به پيامبر(ص)، جعل فضايل براي معاويه تا حدّ كاتب وحي، جعل رواياتي در مذمّت امام علي(ع)، استفاده از مفاهيم اساسي سياسي و دوپهلو براي قانع كردن مردم و استدلال بر آنها و تلاش معاويه براي بازگرداندن ساختار نظام قبيله اي، يكي ديگر از مصاديق تبيين عقلاني مؤلّف است. توجه به خواسته ها، انگيزه ها گرايش ها و نيز اعمال و رفتار معاويه و بني اميه ـ چه از نوع رفتار ساده و چه از نوع رفتار ويژه ـ از ابعاد و اضلاع تبيين عقلاني تاريخي است. (همان ص 46 ـ 47 و 1372 ص 126 ـ 127)

3. مخالفت امام حسين(ع) و عدم بيعت با يزيد يكي ديگر از شواهد تبيين عقلاني تاريخي است. در تحليل پديده ي تاريخي مذكور، توجه به انگيزه ها، تمايلات، كنش ها و رفتار خاص يزيد از طرح مسئله ي بيعت و امتناع امام حسين(ع) از بيعت، و تشريح اين عمل، توجه به اهداف و معيارهاي امام حسين(ع)، با توجه به اعمال و كردارهاي آن حضرت و پيامدهاي عدم بيعت امام حسين(ع) با توجه به كنش ها و واكنش هاي امام(ع)، بيانگر وجود شاخص هاي تبيين عقلاني و برداشت عقلاني تاريخي است. (1381، ص 164 ـ 165 و 1372، ص 114 ـ 115)

4. يكي ديگر از پديده هاي تاريخي مربوط به حادثه ي كربلا، كه مؤلّف بر اساس تبيين عقلاني تاريخي به تحليل آن پرداخته، جريان فرصت يافتن مسلم بن عقيل در از بين بردن ابن زياد است. مؤلّف با توجه به اركان يك تبيين عقلاني تاريخي، به تبيين انگيزه ها، كنش ها، واكنش ها و رفتار خاص مسلم بن عقيل در عدم قتل ابن زياد، پرداخته است. (1381)