بازگشت

شواهدي از تبيين هاي عقلاني


1. اطلاع يزيد و سران دمشق از جريان نامه هاي كوفيان و مشاوره ي يزيد با اطرافيان براي حلّ آن، انتخاب عبيدالله بن زياد به عنوان حاكم كوفه با توجه به نوع تربيت عبيدالله، كه از دسته بندي هاي سياسيِ بصره و كوفه آگاهي كافي، و به راه هاي فروخواباندن آشوب، و قتل و آدم كشي و زنداني كردن تسلط لازم را داشت و زيركي و موقع شناسي وي در چنين محيط سياسي بزرگي قابل توجه بود. مؤلّف، انتخاب عبيدالله بن زياد به عنوان حاكم كوفه را تبيين عقلاني نموده است. اركان و اضلاع اين تبيين عبارت اند از: توجه به انگيزه ها و نيّات يزيد از علت اين انتخاب در آن برهه ي تاريخي، رفتار و عملكرد يزيد در قبال دعوت كوفيان، كنش ها و واكنش هاي عبيدالله بن زياد در برخورد با اهل كوفه با توجه به اميال و اهداف ايشان، بيان علل و دلايل عملكرد يزيد در قبال كوفيان با توجه به نيّات و معيارهاي ايشان كه سيكل و گردش يك تبيين عقلاني تاريخي را نشان مي دهد. (ص 125 ـ 126)

2. يكي از مصاديق تبيين عقلاني تاريخي، آماده شدن مقدمات قيام امام حسين(ع) است. عدم بيعت با يزيد و به رسميت نشناختن او، شايسته سالاري حضرت امام(ع) از لحاظ رهبري بر امّت، خصوصيات پست اخلاقي يزيد، تسلّط يزيد بر مسلمانان و ادّعاي خلافت او به عنوان منكري روشن، كوشش امام حسين(ع) در زدودن بدعت و نابود ساختن منكر، مرد دين بودن، رضاي خدا و آسايش مسلمانان را ديدن و آگاهي امام از لجاجت يزيد بر بيعت گرفتن از او، شاخص هاي يك تبيين عقلاني تاريخي را مؤلّف در اين تبيين ارائه داده است كه عبارت اند: بيان انگيزه ها و خواسته هاي امام در عدم بيعت با يزيد و آماده كردن مقدّمات قيام و نشان دادن معيارها و اميال امام يك بعد از ابعاد تبيين تاريخي است. بيان كنش ها و عملكردهاي امام با توجه به انگيزه هاي ايشان در عدم بيعت، شايسته سالاري امام، تلاش در زدودن بدعت و حركت به سمت قيام؛ بُعد ديگري از ابعاد تبيين تاريخي عقلاني ايشان است. (ص 144 ـ 145)

3. سكوت شهرهاي بزرگ اسلامي (چون: مكّه، مدينه، دمشق و بصره) در قبال حادثه ي كربلا، تحليل چگونگي ابلاغ بيعت يزيد به امام حسين(ع)، رفتار دوگانه ي كوفيان در قبال دعوت از امام، چگونگي ورود مسلم به كوفه و تحليل حضور او با وضعيت داخلي كوفه، برخورد امام با حرّ بن يزيد و فعل و انفعالات ناشي از آن، تحليل موقعيت مذهبي و سياسي دمشق و ده ها مورد ديگر كه مؤلّف در تمامي اين ها به تبيين كنش ها و واكنش ها، اعمال كارگزاران تاريخي، توجه به خواسته ها، انگيزه ها و معيارها پرداخته و ساختار تبيين عقلاني را در آنها رعايت كرده است.