بازگشت

ضرورت پردازش به تبيين تاريخي عاشورا


فراتر رفتن از مرزهاي تاريخ نگاري محض، حركت از توصيف و نقل صرف پديده هاي تاريخي به طرف تجزيه و تحليل انتقادي آنها، شناخت روابط حاكم بر رخدادهاي تاريخي و ارائه ي مدل فراگير و عام بر ساختار حركتي تاريخ بدون تبيين تاريخي امكان ندارد؛ علاوه بر اين، مي توان به موارد ذيل براي ضرورت پردازش تبيين تاريخي عاشورا استناد كرد: [1] .

1. حادثه ي عاشورا حالت زنده ي فعلي ندارد و يك پديده ي تاريخي است، لذا فهم و درك حضوري آن ممكن نيست و بايد با ابزار خاص ارزيابي و مطالعه شود.

2. عدم تكرار عيني پديده هاي تاريخي، ضرايب انحرافيِ خاصي را در بررسي و ارزيابيِ مطالعات تاريخي به وجود مي آورد؛ لذا مورخ و محقق بايد ضرايب خاص انحراف را در پديده هاي تاريخي و خصوصا پديده ي عاشورا در نظر داشته باشد.

3. پديده ي تاريخي عاشورا به طور كامل و تمام در اسناد و مدارك تاريخي انعكاس نيافته است؛ لذا محقق و مورخ بايد از روش ها و فنون استنتاجي و اجتهادي براي تكميل عدم انعكاس كامل اين پديده ي تاريخي در مآخذ و مدارك تاريخي استفاده نمايد.

4. پديده ي تاريخي عاشورا تنها سرگذشت اميران و رجال سياسي آن نيست؛ بلكه در كنارش بايد به ساختار اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و سياسي حيات جمعي جامعه ي آن روز توجه كرد.

5. حادثه ي تاريخيِ عاشورا به تنهايي معنا و مفهومي ندارد؛ لذا مورخي كه به كالبدشكافي پديده ي عاشورا مي پردازد، بايد آن را در زمينه ي كلي جامعه اش نگاه كند و چون جمع آوري تمام مداركِ پديده ي مذكور امكان ندارد، مورخ بايد جامعه ي گذشته را بازسازي نمايد.

6. تشريح اهداف، انگيزه ها، كنش ها و اعمال عاملان پديده ي تاريخي عاشورا نيازمند تبيين هاي تاريخي است و بدون تبيين تاريخي، شناخت زمينه هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصاديِ حادثه ي بزرگ عاشورا ممكن نيست.

7. تجزيه و تحليل انتقادي ماهيت قيام عاشورا و كشف عوامل و زواياي ناپيداي شكل گيري آن، بدون كاربست اركان تبيين تاريخي، تحقّق و عينيت نمي يابد.

تأمّل در موارد فوق و تعمّق در ماهيت پديده هاي تاريخي، خصوصا پديده ي تاريخي عاشورا، تجزيه و تحليل مدارك و شواهد تاريخي، استنباط و اجتهاد تاريخي مورّخ، اطلاع از معنا و مفهوم پنهان پديده ي تاريخي عاشورا، كشف ضرورت هاي تاريخي پديده ي عاشورا، نه جبر تاريخي آن، و دوري از خطاهاي سهو و عمد، جملگي مي طلبد كه در عرصه ي پديده ي تاريخي بايد قدم را از مرز نقل و گزارشِ تاريخي فراتر گذاشت و به مرحله ي اساسي پژوهش هاي تاريخي، يعني تبيين هاي تاريخي وارد شد.


پاورقي

[1] براي مطالعه‏ي بيش‏تر در زمينه‏ي ماهيت پديده‏هاي تاريخي ر.ک: روش‏هاي تحقيق در علوم انساني.