بازگشت

ياد و گراميداشت


حادثه عاشورا، از يك سو بيدارگر وجدانها و برانگيزاننده انسانها براي مبارزه با ستم و زور بـود، از سـويـي رسـواكـنـنـده حاكماني كه از جهل و غفلت مردم بهره مي گرفتند وبا نام دين، سلطه جابرانه و ضدّ ديني داشتند. مظلومان از اين حماسه، درس وپيام مي گرفتند و ظالمان از مـطـرح بـودن عـاشـورا و پيامهايش وحشت داشتند. اين بود كه فعّاليّت كتمان و نسيان و زدودن از يـادهـا از سـوي امـويـان و هـم خـطـّان آنـان انـجام مي گرفت و حركتِ يادآوري و ذكر و طرح و تعظيم و تـكريم، از سوي اهل بيت پيامبر(ع) انجام مي شد تا از يادها نرود و تأثيرگذاري مداوم خود را داشته باشد.

برنامه ذكر وياد، خطي بود براي مقابله با سياست سكوت وخطّ منزوي سازي و بايكوت كه از سـوي دشـمـنـان حـق انجام مي گرفت. در راستاي همين (ياد) بود كه بر محور عاشورا و كربلا، فـرهـنـگـي پـديـد آمـد كـه مـجـمـوعـه اي از سـنـّتـهـا را در خـود داشـت، از قـبـيـل: گـريـه بـر امـام حـسـيـن (ع)، عـزاداري، بـرپـايـي مـجـالس و مـحـافـل در مـحـرم و عـاشـورا و در طـول سال، تشكيل هيأتهاي عزاداري ودستجاتِ مذهبي، ساختن تكيه ها و حسينيه ها وبرپايي مراسم نوحه خواني، شبيه خواني وتعزيه، برگزاريِ مجالس وعـظ و خـطـابـه و مـنبر و مدح و مرثيه، سقايي و آبياري تشنگان، زيارت امام حسين (ع) وشهداي كـربـلاچـه از دور چـه از نـزديك، مقدس شمردن تربت سيدالشهدا(ع) وسجده بر تربت وذكر گفتن با تسبيح تربت، استفاده از لقب (كربلايي براي زائران كربلا، سرودن شعر و مرثيه و مـقـتـل نـويـسي بر محور حادثه عاشورا و... بسياري از اين گونه مراسم وشعائر كه هر كدام نقشي در زنده نگهداشتن آن حادثه و تبديل آن به فرهنگ عمومي شيعه داشت.

امامان شيعه نيز به اين گراميداشت و احياي خاطره عاشورا در قالبهاي مختلف، تشويق و ترغيب مـي كـردنـد. شـاعـران بزرگي همچون دِعبل، كميت، سيّد حميري، عبدالله بن كثير در زمان ائمه و صـدهـا شـاعـر بـرجـسـتـه ديـگـر در دورانـهـاي بـعـد، بـا اشـعـار خـود در زنـده نـگـهـداشـتـن مشعل (ياد عاشورا) كوشا بودند.

امام صادق (ع) به جعفر بن عفّان طايي كه از مرثيه سرايان عاشورا بود، فرمود:

(مـا مـِنْ اَحـَدٍ قـالَ فـِي الْحـُسـَيـْنِ شـِعْراً فَبَكي وَ اَبْكي بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنَّةَ وَ غَفَرَ لَه) [1] .

هـيـچ كـس نـيـست كه درباره حسين (ع) شعري بگويد، پس بگريد وبگرياند، مگر آنكه خداوند بهشت را بر او واجب مي سازد و او را مي آمرزد.

از ايـن گونه احاديث در كتب روايي شيعه فراوان است كه نشان مي دهد ائمّه عنايت خاصّي براي بـه كـارگـيـري شـعـر و ادبـيات براي زنده نگهداشتن حادثه عاشورا داشتند، چرا كه حيات اين حماسه، زنده ساز ديگران بود. به تعبير حضرت امام خميني (ره): (با اين هياهو، با اين گريه، بـا ايـن نـوحـه خـوانـي، با اين شعرخواني، با اين نثرخواني، ما مي خواهيم اين مكتب را حفظ كنيم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده است.) [2] .

عـزاداري بـر سـيـدالشهدا(ع) كه امامان بر آن بسيار تأكيد كرده و ثوابهاي بزرگ و بيشمار براي آن برشمرده اند، سبب احياءِ امر وزنده نگهداشتن خطّ ائمه و محتواي عاشورا است و حتّي بُعد سياسي هم دارد.

امـام بـاقـر(ع) بـه پـيـروان خـويـش دسـتـور داد كـه (بر حسين گريه كنند و در خانه ها مراسم گـريـه وعـزاداري و نـاله سر دادن در غم حسين (ع) باشد و شيعيان به يكديگر تعزيت و تسليت گويند) [3] امام امّت نيز مي فرمود:

(اين مجالسي كه در طول تاريخ برپا بوده و با دستور ائمّه (ع) اين مجالس بوده است... ائمّه اين قدر اصرار كردند به اينكه مجمع داشته باشيد، گريه بكنيد، چه بكنيد، براي اينكه اين حفظ مي كند كيانِ مذهب ما را.) [4] .

در ايـن گـونـه احـيـاء عاشورا و عزاداريها، اشك به پاسداري خون مي آيد، هم شاهد شوق و عشق پـيـروان عـاشـورا مـي گـردد، هـم عـواطـف زلال نـسـبت به شهيدان كربلا و حماسه آنان را در دلها راسـخـتـر سـاخته به آن عمق و ماندگاري مي بخشد. خود ائمّه (ع)، علاوه بر آن همه تأكيد بر زنـده نـگـهـداشـتـن عـاشـورا، پيوسته از يادآوران آن بودند، براي آن مي گريستند، مجلس ‍ مي گرفتند، يادآوري مي كردند. حضرت رضا(ع) در روايت بلندي مي فرمايد:

(در اين ماه (محرّم)، دشمنان خون ما را به ناحق ريختند وهتك حرمت ما نمودند و فرزندان و بانوان ما را بـه اسـارت گـرفـتـنـد و خيمه هاي ما را به آتش كشيده و غارت كردند... عاشورا، روز حسين، پـلكـهـاي مـا را مـجـروح و اشـكـهايمان را جاري ساخت و ما از سرزمين كربلا گرفتاري و رنج به ميراث برديم. پس بايد بر كسي همچون حسين (ع) گريه كنندگان بگريند، كه گريه بر او، گناهان بزرگ را فرومي ريزد.) [5] .

امام صادق (ع) به اصحاب خويش فرمود: با يكديگر پيوند و رفت و آمد و ترحّم داشته باشيد، هم ديگر را زيارت كنيد، به ملاقات هم برويد، مذاكره كنيد و(امر) ما را زنده بداريد: (تَزاوَرُوا وَ تَلاقُوا وَ تَذاكَرُوا وَ اَحْيُوا اَمْرَنا) [6] .

استفاده از مجالس براي احياي خط ائمه، توصيه خود آنان بوده است. همچنين رفتن به زيارت قبر سيدالشهدا(ع) كه احاديث فراوان و پاداشهاي عظيم در اين باره آمده است. در سايه زيارت، هـمـدلان وهـمـسـويـان بـا خـط عاشورا گرد هم مي آيند و بر سر مزار شهيد، با خون و راه و هدف شـهـيـد پـيـمـان مـي بندند و از زندگي و شهادت آنان درس و الهام مي گيرند. براي زيارت هيچ امـامـي به اندازه زيارت حسين بن علي (ع) در كربلا، تأكيد و توصيه نشده است. در روايات براي آن پاداشي برابر دهها و صدها حجّ و عمره بيان شده است و راز آن، همان احياگري زيارت نسبت به فلسفه قيام عاشورا و زنده نگهداشتن فرهنگ شهادت و ميثاق با شهيدان است. امام صادق (ع) فرمود:

(مـَنْ لَمْ يـَأتِ قـَبـْرَ الْحـسـيـنِ(ع) وَ هـُوَ يـَزْعـَمُ اَنَّهُ لَنـا شـيـعـَةٌ حـَتـّي يـَمـُوتَ، فـَلَيْسَ هُوَ لَنا بِشيعَةٍ) [7] .

كـسـي كـه مـي پـنـدارد پـيرو و شيعه ماست، ولي تا زنده است هرگز به زيارت قبر حسين (ع) نرود، او شيعه ما نيست!

نشانه هاي فراواني است كه در عصر سلطه امويان و عبّاسيان حتّي از زيارت تربت امام حسين (ع) جـلوگـيـري مي كردند، چرا كه اين كار، نوعي همبستگي با مرام و آيين عاشورائيان را نشان مي داد و زائران را بـا هـم مـتـّحـد و بـرضـدّ سـتمكاران بسيج مي ساخت. از اين رو، خلفاي عباسي نيز تـلاش بـراي مـحـو آثـار قـبـر و پـراكـنـده سـاخـتـن مـردم از چـنـيـن تـجـمـّعـي داشـتـنـد. بـه مـتـوكـّل عـبـاسي خبر مي دادند كه مردم در سرزمين نينوا براي زيارت قبر امام حسين (ع) جمع مي شـونـد واز ايـن رهـگـذر، جـمـعـيـت انـبـوهـي پـديـد مـي آيـد و كـانـون خـطـري تـشـكـيل مي شود. او هم مأموران خود را مي فرستاد تا مردم را متفرّق و آثار قبر را ويران سازند و در كـمـيـن كـسـانـي بنشينند كه به زيارت امام حسين (ع) مي روند. [8] به دستور مـتـوكـّل، هـفـده بـار قـبـر امـام حـسين (ع) را خراب كردند. [9] كربلا و تربت خونين سـيـدالشـهـدا(ع) و فـرات و عـلقـمـه و... در تـاريـخ پيوسته منبع الهام و تغذيه روحي و فكري عاشقان آزادي وشرف بوده است وعاشوراي حسيني و مزار سيدالشهدا(ع) در اين زمينه نقش عمده اي داشته است. [10] .

سـجـده بـر تـربت امام حسين (ع) نيز همين يادآوري نسبت به عاشورا وفرهنگ شهادت را داراست. شهيد مطهري در اين زمينه نوشته است:

(پـيـشـوايـان مـا گـفـته اند: حالاكه بايد بر خاك سجده كرد، بهتر است آن خاك، از خاك تربت شـهيدان باشد، اگر بتوانيد از خاك كربلا براي خود تهيّه كنيد، كه بوي شهيد مي دهد. تو كه خـدا را عـبـادت مـي كني، سر بر روي هر خاكي بگذاري نمازت درست است، ولي اگر سر بر روي آن خـاكـي بـگـذاري كـه تـمـاس كـوچكي، قرابت كوچكي، همسايگي كوچكي با شهيد دارد وبوي شهيد مي دهد، اجر و ثواب تو صد برابر مي شود.) [11] .

ايـنـكـه از تـربت قبر سيدالشهدا، امامان شيعه و حضرت زهرا(ع) تسبيح مي ساختند و با آن ذكر مـي گـفـتـنـد، [12] يـا تـوصـيـه مـي كردند كه كام نوزادان خود را پس از ولادت با تـربـت قبر حسين (ع) برداريد: (حَنِّكُوا اَولادَكُمْ بِتُربَةِ الْحُسَيْنِ فَاِنَّها اَمانٌ) [13] براي همين پيوند دادن با فرهنگ شهادت وايثار است كه عاشورا جلوه بارز آن به شمار مي آيد.

برپايي دسته هاي عزاداري و نوحه خوانيها و سوگواريهاي سنّتي، از برنامه هاي بسيار مهم در زنـده نـگـهـداشـتـن يـاد عـاشـورا اسـت. عـاشـقـان خـط حـمـاسـي ثـاراللّه، بـا تشكيل دستجات و هيئتها و در سايه پرچمها و علامتها و كتيبه ها، عواطف پاك خود را نسبت به امام حسين (ع) زنـده نـگـه مـي دارنـد و بـا افـراشـتـن پرچم عزاي حسيني، نوعي همبستگي فكري، روحي ومـرامي با عاشورا پيدا مي كنند و در سايه آن، درسها و پيامهاي عاشورا را جاودانه مي سازند. امام امّت (ره) مي فرمود:

(ما بايد حافظ اين سنّتهاي اسلامي، اين دستجات مبارك اسلامي كه در عاشورا، در محرّم و صفر و در مـواقـع مـقـتضي به راه مي افتد، تأكيد كنيم كه بيشتر دنبالش باشند... زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنّتي خودش از طرف روحانيون از طرف خطبا با همان وضع سابق و از طرف توده هاي مردم با همان ترتيب سابق كه دستجات معظم و منظّم، دستجات عزاداري به عنوان عـزاداري راه مـي افـتـاد. بـايـد بـدانـيـد كـه اگر مي خواهيد نهضت شما محفوظ بماند، بايد اين سنّتها را حفظ كنيد.) [14] .

جـان كلام در همين جمله آخر است و پيام عاشورا در مقوله (ياد) براي عصر حاضر نيز همين است كه حـمـاسـه هـاي خـونـيـن و امـيـدبـخـش و انـگيزه آفرين شهدا را زنده نگاه داريم و به هر شكلي، با بـرنـامـه ريـزيـهـاي حـسـاب شـده، مـوضـوع شهادت، رزمندگان، جبهه هاي نبرد، تظاهرات و راهپيماييها، مبارزات پيش از انقلاب، شهداي عزيز، آزادگان وجانبازان، عملياتهاي دفاع مقدّس، خـانـواده هـاي مـعـظـّم شـهـدا، مـزار شـهـيـدان عـزيـز، شـرح حـال و زنـدگـيـنـامـه آنـان، فـيـلمـهـاي دفـاع مـقـدّس و آثـار هـنـري، نـقـّاشـي، طـرح، پـوستر و امـثـال ايـن گـونـه مـظاهر مربوط به فرهنگ جهاد و شهادت و ايثار را كه همه از (عاشورا) الهام گـرفـتـه انـد بـه (ياد) آوريم و جزو فرهنگ عمومي مردم سازيم و همانگونه كه عاشورا با همه مـظـاهـر و مـضـامـيـنـش در طـول قـرنـهـاي مـتـمادي در دل و جان و ذهن و زندگي پيروان امام حسين (ع) جاگرفت و با برنامه هاي مختلف، زنده ماند، [15] ارزشهاي انقلاب و شهادت تاريخ مـعـاصـر را نـيـز، هـم بـه حـافـظـه تـاريـخ بـسـپـاريـم تـا بـه آيـنـدگـان مـنـتـقـل شـود، هـم از اين منابع الهام و حركت آفريني و ايده بخشي، حدّاكثر استفاده را در تربيت نسلي باايمان، شجاع، عزّتمند و صبور و مقاوم، ببريم.


پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج 10، ص 464.

[2] صحيفه نور، ج 8، ص 71.

[3] وسائل الشيعه، ج 10، ص 468.

[4] صحيفه نور، ج 10، ص 217.

[5] بحارالانوار، ج 44، ص 283.

[6] همان، ص 282.

[7] وسائل الشيعه، ج 10، ص 336.

[8] تراث کربلا، سلمان هادي طعمه، ص 34.

[9] تتمّة المنتهي، محدث قمي، ص 241.

[10] در اين زمينه ها ر. ک: (کربلا، کعبه دلها) از نويسنده.

[11] شهيد (ضميمه (قيام وانقلاب مهدي)، ص 127.

[12] بحارالانوار، ج 82، ص 333 و341.

[13] وسائل الشيعه، ج 10، ص 410.

[14] صحيفه نور، ج 15، ص 204.

[15] بحث گسترده تر پيرامون اين موضوع را در مجموعه مقالات کنگره امام خميني و فرهنگ عـاشـورا (چـشـمـه خـورشـيد، ج 1، ص 113) مقاله (سنّتهاي احياگري، روشهاي پاسداري از حماسه عاشورا و فرهنگ آن در تاريخ فرهنگ اسلامي) مطالعه کنيد.