بازگشت

قيام براي خدا


اخـلاص و خـدايـي بودن نيّت و انگيزه، در هر كاري مطلوب و ارزش آفرين است، به خصوص در مـسـائل مـبـارزاتـي كـه زمـيـنـه هواي نفس و انگيزه هاي مادي و جاه طلبانه و قدرت جويي يا انتقام گيري بيشتر است و به عنصر اخلاص، نياز بيشتري است.

آنكه براي خدا قيام كند، همه همّتش عمل به تكليف و كسب رضاي الهي است. بنابراين نه كمي نفرات، در اراده اش خلل ايجاد مي كند و نه شكست ظاهري او را مأيوس و بدبين مي سازد.

(قيام لِلّه)، توصيه و موعظه الهي است، آنجا كه مي فرمايد:

(قُلْ اِنَّما اَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْني وَ فُرادي) [1] .

بگو شما را به يك چيز موعظه مي كنم: اينكه دوتا دوتا و به تنهايي براي خدا قيام كنيد.

اگـر در يـك مـبـارزه ايـن انـگـيزه باشد، تضمين بيشتري براي ادامه مبارزه تا نهايت توان و تا پـايـان عـمـر اسـت و حتّي در تنهايي و بي ياوري و كمي امكانات هم تكليف را از خود ساقط نمي داند و با باطل سازش نمي كند. امام حسين (ع) به برادرش محمد حنفيّه كه از روي نصيحت به آن حضرت سخناني مي گفت، فرمود:

(يـا اَخـي وَاللّه لَوْ لَمْ يـَكـُنْ فـِي الدُّنـْيـا مـَلْجـَاءً وَ لا مـَاءْويً لَمـا بـايـَعـْتُ يـَزيـدَ بـْنُ مُعاوِيَةَ). [2] .

برادرم! اگر در دنيا هيچ پناهگاهي هم نداشته باشم، هرگز با يزيد بيعت نخواهم كرد.

در سخناني هم روز عاشورا، ضمن ردّ ذلتِ تسليم در برابر دشمن، فرمود:

(اَلاوَ اِنّي زاحِفٌ بِهذِهِ الاُْسْرَةِ عَلي قِلَّةِ العَدَدِ وَ كَثْرَةِ الْعَدُوِّ وَ خَذْلَةِ النّاصِرِ) [3] .

من با همين گروه اندك، با آنكه دشمن بسيار است و ياوران، ترك ياري كرده اند، خواهم جنگيد.

آنچه براي خدا باشد، ماندگار و پايدار مي شود. قيام عاشورا چون رنگي خدايي داشت، ابدي و بي شكست شد. به تعبير حضرت امام (قدس سره):

(شـكـسـت نـبـود كـشـتـه شـدن سـيـدالشـهـداء، چـون قـيـام للّه بـود، قـيـام للّه شـكـسـت ندارد.) [4] .

(آگاه بودند كه ما آمديم اداي وظيفه خدايي بكنيم، آمديم اسلام را حفظ كنيم.) [5] .

وقـتـي قـيـام بـراي خـدا بـاشـد، هـرگـز احـسـاس بـاخـتن و خسارت هم در كار نيست و رزمنده در هر دو حـال شـكـست يا پيروزي خود را برنده ميدان مي داند. امام امّت در مورد برافروخته شدن چهره سيدالشهداء در روز عاشورا هرچه به ظهر عاشورا نزديكتر مي شد، مي فرمايد:

(براي اينكه مي ديد جهاد در راه خداست و براي خداست و چون جهاد براي خداست، عزيزاني كه از دست مي دهد، از دست نداده است، اينها ذخايري هستند براي عالم بقا.) [6] .

دربـاره تـكـليـف دفـاع در جنگ تحميلي عليه ايران نيز، امام امّت همين ديدگاه را داشت و اين سخن اوست:

(مـا در جنگ، براي يك لحظه هم نادم و پشيمان از عملكرد خود نيستيم. راستي مگر فراموش كرده ايـم كه ما براي اداي تكليف جنگيده ايم و نتيجه فرع آن بوده است. ملّت ما تا آن روز كه احساس كرد كه توان و تكليف جنگ دارد، به وظيفه خود عمل كرد.) [7] .


پاورقي

[1] سباء، آيه 46.

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 329.

[3] مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 110، بحارالانوار، ج 45، ص 83.

[4] صحيفه نور، ج 7، ص 37.

[5] همان، ج 15، ص 55.

[6] همان، ج 17، ص 239.

[7] صحيفه نور، ج 21، ص 95.