بازگشت

پيام شجاعت


فرازها و جملات متعددي از حسين بن علي عليه السلام نقل شده است كه بيانگر شجاعت، شهامت و استقامت اهل بيت و ياران آن حضرت و گوياي صداقت و بالاترين مرحله وفاداري آنان به آيين اسلام، قرآن و مقام ولايت است.

در يك كلمه، اين جملات و فرازها «پيام شجاعت» ياران فرزند رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم از زبان آن حضرت و بيانگر استقامت و پايداري آنان در كلام پنجمين فرد از «اصحاب كساء» است. و هر يك از اين جملات، مدال افتخاري است كه در صفحه تاريخ تاواپسين روز، بر سينه آنان و در روز قيامت در سيمايشان خواهد درخشيد، خداوند در توصيف اهل ايمان مي فرمايد:

يوم تري المومنين و المومنات يسعي نورهم بين ايديهم و بايمانهم بشراكم اليوم جنات تجري من تحتهاالانهار خالدين فيها ذلك هو الفوز العظيم. [1] .

«(اين پاداش بزرگ) در روزي است كه مردان و زنان با ايمان را مي نگري كه نورشان پيش رو و در سمت راستشان به سرعت حركت مي كند (و مي نگري كه نورشان پيش رو و در سمت راستشان به سرعت حركت مي كند (و به آنها مي گويند:) بشارت باد بر شما امروز به باغهايي از بهشت كه نهرها زير (درختان) آن جاري است؛ جاودانه در آن خواهيد ماند! و اين همان رستگاري بزرگ است».

مناسب است مطلبي را كه «ابن الحديد» در همين زمينه نقل نموده، در اينجا بياوريم:

او مي گويد به يك نفر از لشكريان عمر سعد كه در جنگ با حسين بن علي عليه السلام شركت كرده بود، گفتند واي بر شما كه فرزندان پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم را كشتيد! آن شخص پاسخ داد:

عضضت بالجندل، انك لو شهدت ما شهدنا لفعلت ما فعلنا، ثارت علينا عصابة ايديها في مقابض سيوفها كالا سود الضارية، تحطم الفرسان يمينا و شمالا، و تلقي انفسها علي الموت، لا تقبل الامان، و لا ترغب في المال، و لا يحول حائل بينها و بين الورود علي حياض المنية او الاستيلاء علي الملك، فلو كففنا عنها رويدا لاتت علي نفوس العسكر بحذافيرها، فما كنا فاعلين، لا ام لك.

«دهانت بشكند! آنچه را كه ما ديديم اگر تو نيز مي ديدي، كاري را مي كردي كه ما انجام داديم؛ زيرا گروهي را در مقابل خود ديديم كه دست در قبضه شمشيرشان مانند شيران غرنده در حالي كه شجاعان لشكر را از چپ و راست در هم مي شكستند به سوي مرگ مي شتافتند، نه از كسي قبول امام مي كردند و نه به مال دنيا ميل و رغبت مي نمودند. آخرين خواسته آنان اين بود: يا مرگ يا پيروزي، اگر كمي فرصت مي داديم از لشكر ما يك نفر زنده نمي گذاشتند، با اين شرايط چه مي توانستيم بكنيم، مادرت به عزايت بنشيند؟!».

اينكه اين پيامها:

1 / 12 - من كان فينا باذلا مهجته موطنا علي لقاء الله نفسه فليرحل معنا، راحل مصبحا ان شاء الله. [2] .

«هر يك از شما حاضر است در راه ما از خون خود در گذرد و براي لقاي خدا (شهادت) نثار جان كند، آماده حركت با ما باشد كه ان شاء الله من فردا صبح حركت خواهم نمود».

اين فراز آخرين جمله سخنراني حسين بن علي عليه السلام است كه شب هشتم ذيحجه سال شصت در مكه ايراد و روز هشتم به سوي عراق حركت نمود.

2 / 12 - اما بعد، فاني لا اعلم اصحابا اولي و لا خيرا من اصحابي، و لا اهل بيت ابر و لا اوصل من اهل بيتي، فجزاكم الله عني جميعا خيرا. [3] .

«اما بعد، من اصحاب و ياراني بهتر از ياران خود نديده ام و نه اهل بيتي باوفاتر و صديق تر از اهل بيتم. خداوند به همه شما در حمايت از من پاداش نيكو بدهد».

اين جمله از فرازهاي سخنراني حسين بن علي عليه السلام در شب عاشورا است كه خطاب به اهل بيت و اصحابش ايراد فرمود.

3 / 12 - و الله! لقد بلوتهم فما وجدت فيهم الا الاشوس ‍ الافعس، يستاتنسون بالمنية دوني استيناس الطفل الي محالب امه. [4] .

«به خدا سوگند! آنان (اصحابم) از آزمودم و نديدم آنان را مگر دلاور و غرنده (شيروار) و با صلابت و استوار (كوهوار) كه به كشته شدن در كنار من چنان مشتاقتند مانند اشتياق طفل شير خوار به پستان مادرش».

امام عليه السلام اين جمله را شب عاشورا در پاسخ زينب كبرا عليهما السلام فرمود، آنگاه كه سؤال كرد از برادر! آيا ياران خود را آزموده اي و به نيت آنان پي برده اي؟! مبادا در موقع سختي، دست از تو بردارند و در ميان دشمن، تو را تنها بگذارند.

4 / 12 - جزاكما الله يا ابني اخي بوجد كما من ذلك و مواساتكما اياي بانفسكا احسن جزاء المتقين. [5] .

«اي فرزند برادران من! خداوند در مقابل اين احساس وظيفه و نصرت و ياري كه نسبت به من انجام داده ايد، بهترين پاداش متقين را بر شما عنايت كند».

حسين بن علي عليه السلام اين جمله تشكرآميز را خطاب به «سيف» و «مالك» كه دو پسر عمو بودند، ايراد فرمود، آنگاه كه ديد گريه مي كنند و آن حضرت چون علت گريه آنان را سؤال فرمود، پاسخ دادند:

«به خدا سوگند! نه از ترس جان خودمان بلكه براي تنهايي شما گريه مي كنيم در حالي كه مي بينيم ما يك جان بيشتر نداريم. و بجز يكبار كشته شدن كاري از ما ساخته نيست».

5 / 12 - الا اني زاحف بهذه الاسرة علي قلة العدد و خذلان الناصر. [6] .

«آگاه باشيد كه من با همين گروه كم از يارانم و با عقب نشستن كساني كه انتظار ياري و كمك از آنان مي رفت، به سوي جهاد در راه خدا خواهم رفت».

امام عليه السلام اين جمله را كه دليل بر استقامت و پايداري يك گروه با تعداد كم ولي داراي ايمان ثابت است، در دومين سخنراني خود در روز عاشورا ايراد فرمود.

6 / 12 - انت الحر كما سمتك امك، و انت الحر في الدنيا و الاخرة. [7] .

«تو آزاد مرد هستي همانگونه كه مادرت تو را «حر» ناميده است و تو آزاد مردي در دنيا و در آخرت».

امام عليه السلام آنگاه كه در كنار پيكر خون آلود «حر» نشست و خون از سر و صورت او پاك مي نمود، اين جمله را - كه مدال افتخاري است در سينه او - ايراد فرمود.


پاورقي

[1] حديد / 12.

[2] بحارالانوار 347 / 44. لهوف / 53 و مثير الاحزان / 41.

[3] طبري 6 / 238. کامل ابن اثير 3 / 285 و مقاتل الطالبين / 82.

[4] مقتل مقرم / 219.

[5] بحار الانوار 45 / 29. تنقيح المقال 2 / 78. طبري 6 / 253 و ابن اثير 3 / 292.

[6] مقتل مقرم / 234، متن مشروح اين خطبه را در سخنان حسين بن علي عليه السلام نقل نموده ايم، مراجعه شود.

[7] مقتل عوالم 17 / 258. مقتل مقرم / 245، امالي صدوق رحمة الله عليه، مجلس 30 و خوارزمي 2 / 11.