بازگشت

امر به معروف و نهي از منكر، عنصر اصلي وعامل مهم در قيام حسين بن علي


و اينك پس از نقل پيام حسين بن علي عليه السلام در دو بخش از امر به معروف و نهي از منكر، به بخش سوم اين موضوع كه در آن پنج پيام نقل گرديده است، مي پردازيم:

11 / 9 - اللهم انك تعلم انه لم يكن ما كان منا تنافسا في سلطان، و لا التماسا من فضول الحطام ولكن لنري المعالم من دينك، ونظهر الاصلاح في بلادك، و يأمن المظلومون من عبادك، و يعمل بفرائضك، سننك و احكامك. [1] .

«خدايا! بي شك تو مي داني آن چه از ما سر زده (و مبارزه اي كه بر ضد بني اميه شروع كرده ايم) نه رقابت در به دست آوردن قدرت سياسي است و نه جستجوي ثروت و نعمتهاي بيشتر، بلكه براي اين است كه ارزشهاي درخشان آيينت را ارائه دهيم و در بلاد و شهرها اصلاحات پديد آوريم و بندگان ستمديده ات را از حقوقشان برخوردار و ايمن سازيم و براي اين است كه به قوانين و احكام تو عمل شود».

12 / 9 - اللهم اني احب المعروف و انكر المنكر، و اني اسئلك يا ذاالجلال و الاكرام بحق هذا القبر و من فيه الا اخترت لي من امري ما هو لك رضي و لرسولك رضي. [2] .

«خدايا من دوستدار معروف و از منكر بيزارم. اي خداي بزرگ و كرامت بخش! تو را به حق اين قبر و به حق كسي كه در ميان آن است، سوگندت مي دهم كه در اين تصميم و اراده اي كه دارم، راهي را براي منم بنمايي كه موجب رضا و خشنودي تو و پيامبرت باشد».

امام عليه السلام اين جمله را در يك برهه حساس و در يك شرايط تاريخي در كنار قبر رسول خدا صل الله عليه وآله وسلم ايراد فرمود، آنگاه كه تصميم گرفت مدينه را به سوي مكه ترك گويد و براي آخرين بار به زيارت قبر رسول خدا (ص) شتافت و با جد بزرگوارش وداع نمود.

13 / 9 - و اني لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاطلاح في امة جدي (ع) اريد ان امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي وابي علي بن ابي طالب. [3] .

«و من نه از روي خود خواهي و يا براي خوشگذراني و نه براي افساد و ستمگري، از مدينه خارج شدم بلكه هدف من از اين سفر، امر به معروف و نهي از منكر و خواسته ام از اين حركت، اصلاح مفاسد امور است و احيا و زنده كردن سنت و قانون جدم رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم علي ابن ابيطالب است».

اين جمله ها بخشي از متن وصيتنامه حسين بن علي عليه السلام است كه هنگام حركت از مدينه خطاب به برادرش «محمد بن حنيفه» نوشته است.

14 / 9 - و انا ادعوكم الي كتاب و سنة نبيه، فان السنة قد اميتت و البدعة قد احييت تسمعوا قولي اهدكم الي سبيل الرشاد. [4] .

«من شما را به كتاب و سنت پيامبرش دعوت مي كنم، زيرا سنت فراموش شده و بدعت، جاي آن را گرفته است، اگر سخن مرا بشنويد، به راه سعادت و خوشبختي رهنمونتان خواهم بود».

اين جمله نيز كه بيانگر انگيزه قيام و حركت حسين بن علي عليه السلام است، از فرازهاي نامه اي است كه آن حضرت پس از ورود به مكه، به سران شهر بصره مانند «مالك بن مسمع بكري، مسعود بن عمرو، منذر بن جارود و...» نگاشته است.

15 / 9 - الا و ان هولاء قد لزموا طاعة الشيطان، و تركوا طاعة الرحمان، و اظهروا الفساد، و عطلوا الحدود، و استاثروا بالفي ء، واحلوا حرام الله، و حرموا حلاله، و انا احق ممن غير. [5] .

«مردم آگاه باشيد! اينان (بني اميه) به پيروي از شيطان گردن نهاده و اطاعت خدا را ترك نموده اند، فساد را ترويج و حدود خدا را تعطيل نموده اند و بيت المال را به خود اختصاص داده، حرام خدا را حلال و حلال خدا را تحريم كرده اند و اينك من سزاوار و شايسته ام بر حكومت مسلمانان نه اينان كه اسلام را تغيير داده اند».

اين جمله بخشي از سخنراني مشروح حسين بن علي عليه السلام است كه در «منزل بيضه» در نزديكي كربلا خطاب به سپاهيان «حر» ايراد فرمود.


پاورقي

[1] خطبه حسين بن علي عليه السلام در مني / 71.

[2] مقتل خوارزمي 1 / 186 و عوالم / 177.

[3] مقتل مقرم / 139.

[4] مقتل مقرم / 141 - 142 و طبري 6 / 200.

[5] مقتل مقرم / 185. طبري 6 / 229. کامل ابن اثير 3 / 280 و خوارزمي 1 / 234.