بازگشت

پيام مقاومت


يكي از مباني اعتقادي شيعه - در اصل همانند نبوت - برتري امام در همه اوصاف حسنه و فضايل اخلاقي انساني است. و امام افضل افراد امت و ارجح از همه آحاد مردم باشد؛ زيرا مقدم داشتن «مفضول» و كساني كه از لحاظ فضايل در سطح پايين قرار دارند بر «فاضل» و افراد برجسته و لايق، عقلا نادرست و بر خلاف نظام اتم آفرينش و قانون تشريع الهي است. و اين حقيقت را مي توان از اين آيه شريفه به وضوح دريافت كه:

افمن يهدي الي الحق احق ان يتبع امن لا يهدي الا ان يهدي فما لكم كيف تحكمون. [1] .

«آيا كسي كه هدايت به سوي حق مي كند براي پيروي شايسته تر است يا آن كس كه خود هدايت نمي شود مگر هدايتش كنند؟ شما را چه مي شود، چگونه داوري مي كنيد؟!».

اصلا واژه «امام» كه از قرآن كريم گرفته شده است، به معناي «رهبر، پيشوا، الگو و سرمشق» است. الگو و سرمشق در چه؟ در همه فضايل معنوي و اخلاقي، در علم و دانش، در تواضع و فروتني، در كرامت و عزت نفس، در عبادت و شجاعت، در كرم و سخاوت... و بالاخره در صبر و شكيبايي به هنگام مقابله با دشمن و در استقامت و پايداري در دفاع از اسلام و قرآن و اين است مفهوم «امام».

حسين بن علي عليه السلام يكي از امامان و پيشوايان معصوم و يكي از اين الگوهاست كه چون در صحنه مبارزه با دشمن قرار مي گيرد، پيام استقامت و پايداري او در همه انسانها موج و تحرك ايجاد مي كند و آنجا كه اسلام به فداكاري او نيازمند است، شعار صبر و شكيباييش براي همه جهانيان الگو و سرمشق مي گردد.

اين معنا و پيام استقامت و پايداري در كلمات حسين بن علي عليه السلام بيش از پيامهاي ديگرش منعكس گرديده و تعداد اين شعارها در گفتار آن حضرت كه به صورت نظم و نثر به دست ما رسيده، بيش از ساير پيامها و شعارهايش ظهور و تجلي دارد كه در اينجا بيست مورد از آنها را ذكر مي كنيم:

1 / 7 - و يزيد رجل فاسق شارب الخمر قاتل النفس المحرمة معلن بالفسق و مثلي لا يبايع مثله. [2] .

«و يزيد شخصي است فاسق، شرابخوار، آدمكش و آشكارا مرتكب فسق و فجور مي شود و شخصي مانند من با فردي مثل او بيعت نخواهد كرد».

به طوري كه در صفحات گذشته اشاره نموديم، امام عليه السلام اين جمله را در پاسخ «وليد بن عتبه» فرماندار مدينه ايراد فرمود كه پس از مرگ معاويه به آن حضرت پيشنهاد بيعت با يزيد را مطرح نمود و اين جمله در عين اينكه فساد يزيد را بيان مي كند، پايداري و استقامت حسين بن علي عليه السلام را نيز مي رساند كه در مقابل فساد، به مبارزه ادامه خواهد داد: و مثلي لا يباع مثله

2 / 7 - و اني لا اعطي الدنية من نفسي ابدا

«همانا من هيچ گاه زير بار ذلت نخواهم رفت».

امام عليه السلام اين جمله را در پاسخ برادرش «عمر» معروف به «اطرف» بيان نمود، آنگاه كه او قبل از حركت از مدينه، حادثه كربلا و جريان شهادت امام را از زبان امام حسن نقل و در خواست نمود كه امام از اين سفر منصرف شود و با يزيد سازش ‍ كند، آن حضرت در پاسخ وي ضمن اينكه آگاهي خود را بيش از آنچه «عمر اطرف» در جريان اين حوادث بود، به اطلاع وي رسانيده و جريان شهادت خود و امام مجتبي را به طوري كه از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيده بود براي وي نقل كرد، اين جمله را هم اضافه نمود كه: «به خدا سوگند! به اين همه فشارها ابدا به زير بار ذلت نخواهم رفت».

3 / 7 - يا اخي، لو لم يكن في الدنيا ملجا و لا ماوي لما بايعت يزيد بن معاوية. [3] .

«برادر (محمد!) اگر در تمام دنيا (با اين همه وسعت) هيچ پناهگاه و ملجاءاي نباشد، باز هم من دست بيعت به يزيد بن معاويه نخواهم داد».

امام عليه السلام اين جمله را در پاسخ برادرش «محمد حنيفه» فرمود، آنگاه كه وي به آن حضرت اين چنين پيشنهاد نمود كه به عقيده من شما در يك شهر معين اقامت نكنيد و به همراه فرزندانت در يك منطقه دور دست قرار بگيريد و از آنجا نمايندگاني را به سوي شهرها گسيل داريد، اگر مردم با شما بيعت نمودند، شكر خداي را به جاي آوريد و اگر با ديگران بيعت كردند، باز هم لطمه اي بر شما وارد نخواهد گرديد.

4 / 7 - و اني لا اري الموت الا سعادة، و الحياة مع الظالمين الا برما. [4] .

«من (در چنين محيط ذلت بار) مرگ را جز سعادت و خوشبختي و زندگي با اين ستمگران را چيزي جز ننگ و نكبت نمي دانم».

اين جمله از فرازهاي سخنراني آن حضرت است كه در روز دوم محرم، پس از ورود به كربلا ايراد فرموده است.

5 / 7 - و الله لا اعطيهم يدي اعطاء الذليل، و لا افر فرار العبيد. [5] .

«به خدا سوگند! نه دست ذلت در دست آنان مي گذارم و نه مانند بردگان از صحنه جنگ و از برابرشان فرار مي كنم».

امام اين جمله را در ضمن سخنراني اول خود در روز عاشورا ايراد فرمود.

6 / 7 - الا و ان الدعي بن الدعي قد ركز بين اثنتين، بين السلة و الذلة، و هيهات منا الذلة، يابي الله لنا ذلك ورسوله و المومنون، و حجور طابت و طهرت، و انوف حمية، و نفوس ابية، من ان نؤثر طاعة اللئام علي مصارع الكرام.... [6] .

«آگاه باشيد كه اين فرومايه (ابن زياد) و فرزند فرومايه، مرا در بين و دو راهي شمشير (شهادت) و ذلت (زندگي) قرار داده است و هيهات! كه ما به زير بار ذلت برويم؛ زيرا خدا و رسولش و مومنان از اينكه ما پذيراي ذلت باشيم، ابا ندارد و دامنهاي پاك مادران ما و مغزهاي با غيرت و نفوس با شرافت پدران ما روا نمي دارد كه اطاعت افراد لئيم و پست را بر قتلگاه مردان با فضيلت، مقدم بداريم».

اين جملات از فرازهاي دومين حسين بن علي عليه السلام در روز عاشورا است.

7 / 7 - اما و الله لا اجيبهم الي شي ء مما يريدون حتي القي الله و انا مخصب بدمي. [7] .

«آگاه باشيد! به خدا سوگند! من به هيچ يك از خواسته هاي دشمنان جواب مثبت نخواهم داد تا محاسنم به خونم خضاب گشته، و به دلقاي خدا نايل گردم».

اين جمله، از فرازهايي از سخنان حسين بن علي عليه السلام است كه در روز عاشورا پس از آنكه در ميان دو لشكر، جنگ مغلوبه اي واقع گرديد و گروهي از ياران آن حضرت به شهادت رسيدند، براي تشجيع و تسلي بقيه يارانش، ايراد فرموده است.

8 / 7 - عند الله احتسب نفسي و حماة اصحابي. [8] .

«بذل جانم و كشته شدن اصحاب و يارانم كه به فرمان خداست، به حساب اوست و از پيشگاه او در خواست اجر و پاداش مي نمايم».

امام عليه السلام اين جمله را در كنار پيكر قطعه - قطعه شده «حبيب بن مظاهر» سرباز كهنسالش ايراد فرمود.

9 / 7 - اني غدا اقتل و تقتلون كلكم معي و لا يبقي منكم واحدا. [9] .

«من فردا كشته مي شوم و همه شما حاضرين نيز كشته خواهيد شد و كسي شما زنده نخواهد ماند... و حتي قاسم و عبدالله شير خوار نيز كشته خواهند شد.

طبق نقل نفس المهوم، امام عليه السلام اين جمله را در شب عاشورا پس از سخنراني كه خطاب به اهل بيت و اصحاب خود ايراد فرمود، تذكر داد آنگاه كه به آنان اجازه داد مرخص شوند و صحنه كربلا را ترك نمايند، ولي هر يك از آنان به نحوي و با بياني استقامت و پايداري و حمايت خود را از امام عليه السلام اعلام نمودند.

10 / 7 - هون علي ما نزل بي انه بعين الله. [10] .

«تحمل اين مصيبت نيز بر من آسان است؛ زيرا خداوند او را مي بيند».

بنا به نقل «سيد بن طاووس» حسين بن علي عليه السلام اين جمله را هنگامي ايراد فرمود كه طفل شير خوارش در روي دستش هدف تير قرار گرفت و آن حضرت خون گلوي او را گرفت و به سوي آسمان پاشيد.

و بالاخره از پيامهاي استقامت و شعارهاي پايداري آن حضرت كه به صورت نثر به دست ما رسيده است، يكي هم اين جمله است كه:

11 / 7 - «موت في عز خير من حياة في ذل».

«مرگ با عزت بهتر از زندگي با ننگ و ذلت است».

اين جمله را مرحوم مجلسي در بحارالانوار [11] در ضمن بعضي از فرمايشات آن حضرت از مناقب نقل نموده است.

و اينك پيام و شعار مقاومت و پايداري آن حضرت كه به صورت شعر نقل گرديده است:

12 / 7 -



سامضي و ما بالموت عار علي الفتي

اذا ما نوي حقا و جاهد مسلما



«من به سوي مرگ مي روم كه مرگ بر جوانمرد ننگ نيست، آنگاه كه نيتش حق و جهادش براي اسلام باشد».

13 / 7 -



وواسي الرجال الصالحين بنفسه

وفارق مثبورا و خالف مجرما



«و با ايثار جانش از مردان نيك حمايت كند و از دشمني با خدا، و از جنايتكاران دوري گزيند».

14 / 7 -



اقدم نفسي لا اريد بقاءها

لتقلي خميسا في الهياج عرمرما



«من اينك جانم را تقديم مي كنم و دست از زندگي مي شويم تا در جنگي سخت و با دشمني بس بزرگ مواجه شوم».15 / 7 -



فان عشت لم اندم و ان مت لم الم

كفي بك ذلا ان تعيش و ترغما



«اگر با اين عقيده زنده بمانم، پشيماني ندارم و اگر بميرم مورد ملامت نيستم، ولي براي تو همين بس كه چنين ذلت بار و ننگيني را سپري كني».

امام عليه السلام اين شعار و اين ابيات چهارگانه را در منزل «اشراف» خطاب به «حربن يزيد رياحي» ايراد نمود، آنگاه كه در ميانشان بحث طولاني شد، زيرا امام (ع) مي خواست به حركت خود به سوي كوفه ادامه دهد و حر، تصميم گرفته بود طبق ماموريتي كه به وي محول شده بود، از حركت آن حضرت جلوگيري نمايد. تا آنجا كه به آن حضرت عرض كرد اگر شما اين سفر را ادامه دهيد منجر به جنگ خواهد گرديد و اگر جنگي پيش بيايد، شما حتما كشته خواهيد شد.

آن حضرت در پاسخ وي فرمود: «افباالموت تخوفني و هل يعدو بكم الخطب ان تقتلوني؟».

«آيا مرا با مرگ مي ترساني، مگر بيش از كشتن من نيز كاري از شما ساخته است؟».

آنگاه فرمود: در اينجا من همان اشعاري را مي خوانم كه آن برادر مسلمان از قبيله اوس هنگامي كه مي خواست براي نصرت و ياري پيامبر در جنگ شركت كند، خواند، سپس اشعار ياد شده را ايراد فرمود. [12] .

16 / 7 -



فان نهزم فهزامون قدما

و ان نهزم فغير مهزمينا.



«ما اگر پيروز شديم، پيروزي ما سابقه دار و قديمي است (كه پدرم و جدم بر كفار پيروز گشته اند). و اگر شكست بخوريم، باز هم ما شكست نخورديم (زيرا ما طرفدار حقيم و حق پايدار است)».

اين يكي از چهار بيت شعري است كه امام عليه السلام در ضمن دومين سخنراني مشروح خود كه در روز عاشورا براي اهل كوفه ايراد فرمود، به آنها متمثل گرديد. [13] .

17 / 7 -



و ان تكن الا بدان للموت انشات

فقتل امرء بالسيف في الله افضل. [14] .



«و اگر اين بدنها براي مرگ آفريده شده است، پس كشته شدن مرد با شمشير در راه خدا چه بهتر!».

اين بيت هم يكي از چهار بيت شعري است كه امام عليه السلام در «منزل شقوق» در پاسخ مسافري كه از كوفه مي آمد، ايراد فرمود؛ زيرا وي از وضع آينده اين سفر و از حوادث ناگواري كه حسين بن علي عليه السلام ممكن است با آنها مواجه شود، اظهار نگراني نمود.

18 / 7 -



الموت اولي من ركوب العار

و العار اولي من دخول النار. [15] .



«مرگ بهتر از پذيرفتن ننگ است و ننگ بهتر از قبول آتش ‍ مي باشد».

19 / 7 -



انا الحسين بن علي

اليت ان لا انثني.



«من حسين بن علي هستم، سوگند ياد كرده ام كه (در مقابل دشمن) سرفرود نياورم».

20 / 7 -



احمي عيالات ابي

امضي علي دين النبي. [16] .



«من اينك از اهل و عيال و پدرم دفاع مي كنم و در راه دين پيامبر كشته مي شوم».

اين اشعار را امام عليه السلام روز عاشورا در حالي خواند كه به دشمن حمله نموده و مبارزه مي طلبيد.


پاورقي

[1] يونس / 35.

[2] لهوف / 10. بحار الانوار 44 / 325 و عوالم 17 / 174.

[3] مقتل عوالم 17 / 178 و خوارزمي 1 / 188.

[4] بحار الانوار 44 / 192.

[5] مقتل خوارزمي 1 / 253.

[6] مقتل مقرم / 234. مقتل خوارزمي 2 / 7 - 8 اين فراز را ابن ابي الحديد 3 / 249 از امام سجاد عليه السلام نقل نموده است.

[7] مقتل مقرم / 240.

[8] مقتل مقرم / 244.

[9] نفس المهوم / 230.

[10] نفس المهوم / 349.

[11] بحارالانوار 44 / 192 و مناقب 4 / 68.

[12] مقتل مقرم / 184 و مقتل خوارزمي 1 / 233.

[13] مقتل مقرم / 235 و مقتل خوارزمي 2 / 7.

[14] مقتل مقرم / 180. ابن عساکر / 164. مقتل خوارزمي 1 / 233 و مناقب 4 / 95.

[15] مقتل مقرم / 274. مثير الاحزان / 72 و مقتل عوالم 17 / 293.

[16] مقتل عوالم 17 / 292.