بازگشت

بني اميه دشمنان مسلمانان و اهل بيت


2/3 - و حششتم علينا نار الفتن التي جناها عدوكم و عونا، فاصبحتم البا علي اوليائكم، و يدا عليهم لاعدائكم [1] .

«و شما (مردم كوفه) آتش فتنه اي را كه «بني اميه» دشمن شما و دشمن ما برافروخته بود، بر عليه ما شعله ور ساختيد و به حمايت از دشمنانتان بر عليه پيشوايانتان فتنه بر پا نموديد».

اين جمله، از فرازهاي دومين سخنراني حسين بن علي عليه السلام در روز عاشورا است.

3 / 3 - يا ابا هرم! ان اميه شتموا عرضي فصبرت، و اخذوا مالي فصبرت، و طلبوا دمي فهربت، و ايم الله ليقتوا ني فيلبسهم الله ذلا شاملا و سيفا قاطعا [2] .

«اي ابا هرم! بني اميه با فحاشي و ناسزاگويي، احترام مرا در هم شكستند، صبر و سكوت اختيار نمودم، ثروتم را از دست گرفتند، باز شكيبايي كردم و چون خواستند خونم را بريزند، شهر و ديار خويش را ترك نمودم. و به خدا سوگند! همان بني اميه مرا خواهند كشت و خداوند آنها را به ذلتي فراگير و شمشيري بران مبتلا خواهد نمود».

اين جمله را امام عليه السلام در «منزل رهيمه» در پاسخ به نام «ابوهرم» فرمود، آنگاه كه سؤال كرد يابن رسول الله! چه عاملي شما را واداشت كه از حرم جدتان خارج شويد؟

4 / 3 - يا ابن العم!... و الله لا يدعوني حتي يستخرجوا هذه العلقة من جوفي [3] .

«پسر عم! به خدا سوگند! بني اميه دست از من بر نمي دارد مگر اينكه خون مرا بريزند».

امام اين جمله را در ضمن پاسخ به «عبدالله بن عباس» كه مخالف سفر آن حضرت به عراق بود، ايراد فرمود.

5/3 - كاني باوصالي تقطعها عسلان الفوات بين النواويس و كربلا فيملان مني اكراشا جوفا و اجريه سغبا [4] .

«گويا مي بينم كه درندگان بيابانها (پيروان بني اميه) در سرزميني در ميان نواويس و كربلا، اعضاي بدن مرا قطعه قطعه و شكمهاي گرسنه خود را سيرو انبانهاي خود را پر مي كنند».

امام عليه السلام اين جمله را در ضمن خطبه اي در شب هشتم ذيحجه سال شصت در مكه ايراد فرمود و صبح همان روز به سوي عراق حركت نمود.

6/3 - و ايم الله! لو كنت في ثقب جحر هامة من هذه الهوام لا ستخر جوني حتي يقضوا في حاجتهم... [5] .

«بخدا سوگند! اگر در آشيانه پرنده اي هم باشم، «بني اميه» مرا بيرون خواهند كشيد تا با كشتن من به خواسته خود نايل گردند».

حسين بن علي عليه السلام اين جمله را در پاسخ «عبدالله بن زبير» در مكه فرمود كه او باطن به خارج شدن آن حضرت از مكه راضي و خوشحال بود، ولي در ظاهر امر، پيشنهاد اقامت در مكه و گاهي وعده كمك و مساعدت هم مي داد!!

7 / 3 - ان هواء اخافوني و هذه كتب اهل الكوفة و هم قاتلي [6] .

«از طرفي اينان (بني اميه) مرا تهديد و تخويف نمودند و از طرف ديگر، اهل كوفه اين همه دعوتنامه براي من فرستادند و همين مردم كوفه هستند كه (به دستور بني اميه) مرا به قتل خواهند رسانيد».

اين جمله، بخشي از پاسخ حسين بن علي عليه السلام است به سؤال شخصي كه در مسير عراق با آن حضرت ملاقات كرده و سؤال نمود يابن رسول الله! پدر و مادر فداي تو باد! چه انگيزه اي شما را از شهر و ديار خود به اين بيابان بي آب و علف كشانده است؟

8 / 3 - يا عبدالله!... و الله لايد عوني حتي يستخرجوا هذه العلقة من جوفي. [7] .

«اي بنده خدا! بني اميه دست از من بر نمي دارند تا اينكه خون مرا بريزند».

اين جمله را نيز آن حضرت در منزل «بطن عقبه» در نزديكي كربلا در پاسخ شخصي به نام «عمرو بن لوذان» فرمود؛ زيرا وي كه در اين منزل به قافله آن حضرت ملحق شده بود سؤال كرد ابن رسول الله مقصد شما كجاست در پاسخ وي جمله بالا را ايراد فرمود.

9 / 3 -... و تقرقوا في سوادكم و مدائنكم، فان القوم انما يطلبونني، و لو اصابوني لذهلوا عن طلب غيري. [8] .

«... و هر يك از شما به شهر و ديار خويش متفرق شويد، زيرا اينان تنها در تعقيب من هستند و اگر بر من دست يابند، كاري با ديگران ندارند».

امام عليه السلام اين جمله را در شب عاشورا و در ضمن سخنراني خود، خطاب به ياران خويش ايراد فرمود.


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي 2/6 و تحف العقول / 173.

[2] مقتل خوارزمي 2 / 6 و تحف العقول / 173.

[3] مقتل مقرم / 168. طبري 6/217 و کامل ابن اثير 3/276.

[4] لعوف / 26 و مثير الا حزان / 41.

[5] مقتل مقرم / 166. انساب الاشراف 3/164. طبري 6 / 217 و کامل الزيارات / 72.

[6] مقتل مقرم / 175. ابن عساکر / 211 و البداية و النهاية 8 / 169.

[7] ارشاد مفيد 2 / 76 و ابن عساکر / 211.

[8] مقتل مقرم / 213. تاريخ طبري 6 / 239. کامل ابن اثير 3 / 285.