بازگشت

مقدمه


همه مي دانيم كه مجالس يادبودي به نام حسين بن علي عليه السلام و نهضت عاشورا زير نام «سوگواري» و «عزاداري» و «مرثيه سرايي» در طول تاريخ پس از حادثه كربلا برگزار گرديده و مي گردد، و اين مجالس يكي از مظاهر بزرگ و يكي از سمبل هاي حيات مذهبي و معنوي علاقه مندان به اهل بيت عصمت عليهم السلام بوده است. و اين مجالس و اجتماعات در بيداري و آگاهي و نشر فرهنگ اسلامي و توجه به حقايق دين تأثير بسزايي داشته و نقش حياتي و بزرگي را ايفا كرده است. زيرا حادثه كربلا حماسه جاودانه اي است كه در اعماق وجود ملت ما اثر گذاشته و با پوست و گوشت مردم ما عجين شده است، به گونه اي كه مردم در طول زندگي بارها و بارها آن را مي شنوند، تكرار مي كنند، مجالس برگزار مي كنند، ساعت ها از وقت مردم صرف شنيدن همان حادثه با ذكر خصوصيات آن مي شود و دوست دارند براي برپايي چنين امري روزهايي در سال وقت بگذارند و آنان از اين كار نه تنها خسته نمي شوند و احساس تكرار نمي كنند؛ بلكه با شنيدن آن قلب ها به تپش مي افتد، دل ها به سوز مي آيد، و چشم ها اشكبار مي شود.

از طرف ديگر، مردم به عشق حسين، چه مخارجي را هزينه مي كنند، ساختمان ها به نام حسين مي سازند، مجالس كوچك و بزرگي به پا مي كنند، دسته ها و هيئت ها به راه مي اندازند، امكانات عظيمي را در ياد اين حادثه و تعظيم و تكريم آن به كار مي گيرند، حتي كساني كه از امام حسين عليه السلام تجليل مي كنند و ذاكر و مداح و واعظ مي شوند به بركت آن حضرت مورد احترام خاصي قرار مي گيرند. همه اينها نشان از سترگي كار حسيني و عظمت تأثير آن در دل ها و قلب ها و عظمت تأثير اجتماعي آن در طول تاريخ است.

بحث و تبيين از همه ابعاد اين قضيه در اين وجيزه ممكن نيست، آنچه مطرح است و مناسب پيگيري و ارائه بحثي را مي طلبد اين است كه آيا تمام اين حركت ها به خوبي انجام مي گيرد و عزاداري و مرثيه سرايي مطابق با روح و فلسفه قيام حسيني است و نيازمند ارزيابي نيست؟ به تعبير ديگر، آيا نتيجه مطلوب از همه اين مجالس گرفته مي شود و اين امكانات عظيم و وصف ناشدني همه ساله و همه ماهه و همه روزه اين كشور و آن كشور، اين شهر و آن شهر، اين حسينيه و آن حسينيه و اين خانه و آن خانه، در جهت مطلوب به كار گرفته مي شود، و اگر به كار گرفته نمي شود آيا راه حلي و پيشنهادي موفق براي بهبود كار وجود دارد، و آيا مي توان اين موضوع را به خوبي بررسي و تحليل كرد و راهكار مناسبي را ارائه داد، يا بايد اين كار را رها كرد و از اصلاح و بهبود و بازسازي و ارزيابي جديد آن دست كشيد و كار را همين طور رها كرد، و هر چه پيش آمد خوش آمد!

اين نوشته كوتاه در پي تبيين اين موضوع است، و نويسنده آن درد و داعيه ضرورت ارزيابي نسبت به حركت را دارد و معتقد به لزوم اصلاح مجالس عزاداري حسيني است. اما اين نگراني را هم دارد كه مبادا طرح، ارزيابي و اصلاح آن به كليت عزاداري و اقامه مجالس آسيب رساند و عظمت حركت شكوهنده و مثبت عزاداري حسيني را زير سؤال برد، لذا معتقد است كه بايد گام به گام حركت كرد و طرح مسائل را به گونه اي عنوان كرد كه اين شبهه پيش نيايد كه منظور از اين بحثها ترديد در بر پا كردن مجلس و محافل و دسته ها و يا كم رنگ كردن آنها است، يا اين مشكل همه جايي است و شامل همه محافل مي شود و يا گريستن و گرياندن كم شأني در بزرگداشت حماسه كربلا دارد.

در حقيقت اين وجيزه تنها در جهت بهبود اين روند با زبان ارزيابي و بررسي در ابعاد مسئله، و يافتن راه حلي براي معقول و منطقي كردن اين حركت و اصلاح آن است. طبعاً اين حركت اگر به خوبي انجام گيرد و مقدمات آن مورد توجه قرار گيرد، موجب پيشگيري از سوء استفاده دشمنان و شبهه دار نشدن نيروهاي جوان و تحصيل كرده خواهد شد، و امكانات به كار رفته در جهت مطلوب صرف خواهد شد، بگذريم از اين نكته بسيار مهم كه حماسه عاشورا و عزاداري حسيني اختصاصي به شيعه ندارد و نبايد آن را منحصر در مذهبي خاص كرد، اما گاه حركت و رفتار ما به گونه اي است كه از توجيه منطقي آن عاجزيم و از تطبيق دادن عزاداري با فلسفه حماسه عاشورا غافل، و لذا نمي توانيم آن را به همه ملت ها گسترش دهيم.