بازگشت

گريه بر سيدالشهداء


گريه كردن و گرياندن، سلاح برنده اي است كه پيامش اعتراض به ستم گران و جباران تاريخ است، مبني بر اين كه آنان با آه و ناله جان سوز مظلومان، به ذلت و خاري كشانده خواهند شد. هر قطره اشك، گلوله اي است بر قلب ستم گران بي رحم تاريخ. گريه كردن بر سيدالشهدا (ع) ثمره محبتي است برخاسته از عشق و علاقه به حسين بن علي (ع) و ياران با وفايش و همين گريه، موجب پيدايش رابطه اي وثيق و ناگسستني ميان ما و سالار شهيدان، در طول تاريخ است.

گريه كردن بر امام حسين (ع) نه تنها مايه شرافت و افتخار انسان هاي دلباخته است، بلكه سبب مباهات زمين و آسمان، نباتات و حيوانات، صحراها و درياها نيز هست نهضت عاشورا با همين گريه ها حفظ و استمرار يافته است. امام خميني در اين باره مي فرمايد:

«گريه كردن بر عزاي امام حيسن، زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همين معنا است كه يك جمعيت كمي در مقابل يك امپراتور بزرگ ايستاد... آن ها از همين گريه ها مي ترسند براي اين كه گريه اي است كه گريه بر مظلوم است». [1] .

در جاي ديگر مي فرمايد:

«گريه كردن بر شهيد، زنده نگه داشتن نهضت است». [2] .

از اين جا فلسفه دستورهاي مؤكد ائمه اطهار (ع) به علاقه مندان و شيعيان، براي گريستن و گرياندن روشن مي شود. امام رضا (ع) به ريان بن شبيب مي فرمايد:

«اگر بر چيزي گريه مي كني، بر حسين بن علي گريه كن كه او را هم چون گوسفند سربريدند». [3] .

گفتني است كه گريه اقسامي دارد: 1. گريه عجز؛ 2. تزوير؛ 3. پشيماني؛ 4. شوق؛ 5. رحم؛ 6. غم و اندوه؛ 7. فراق و دوري.

بي شك گريه قسم اول و دوم و سوم، نه تنها ممدوح نيست، بلكه مذموم نيز هست؛ ولي گريه هاي ديگر، هر كدام به جاي خود، پسنديده و داراي اجر و ثواب است.

در هر صورت، گريه در استمرار و احياي صحنه هاي عاشورا نقش اساسي داشته و خواهد داشت. از اين رو، موضوع احكام فقهي قرار گرفته است كه به بعضي از آن ها اشاره مي شود.

از جمله مستحباتي كه روايات بسياري در باره آن نقل شده است، گريه بر مصيبت هاي وارده بر سيدالشهدا (ع) و خاندان او است. محدث عالي مقام شيخ حرّ عاملي بابي را با نام «باب استحباب البكاء لقتل الحسين و ما اصاب...» گشوده و در حدود بيست روايت را در آن نقل كرده است. [4] علامه مجلسي نيز بابي را با نام «باب ثواب البكاء علي مصيبته و مصائب سائر الائمه...» [5] گشوده و در آن، 38 روايت را نقل كرده است. در جامع احاديث الشيعه نيز بابي با عنوان «باب انه يستحب البكاء لما اصاب اهل بيت النبي (ص) خصوصاً الحسين» [6] وجود دارد كه در آن، بيش از 27 روايت نقل شده است؛ از جمله:

«عن فضيل بن يسار عن ابي عبدالله (ع) قال: من ذكرنا عنده ففاضت عيناه و لو مثل جناح

الذباب غفرالله ذنوبه و لو كانت مثل زبد البحر». [7] .

يعني فضيل، پسر يسار از امام صادق (ع) نقل مي كند كه هر كس نام ما پيش او برده شود و چشمانش اشك آلود گردد هر چند به اندازه بال مگس، خداوند گناهانش را خواهد بخشيد، گرچه در حد كف دريا (كنايه از فراواني) باشد.


پاورقي

[1] صحيفه نور، ج 10، ص 31.

[2] همان، ج 10، ص 31.

[3] «يابن شبيب! ان کنت باکياً لشي ء فابک للحسين بن علي بن ابي طالب فانه ذبح کما يذبح الکبش» (بحارالانوار، ج 44، ص 286).

[4] وسائل الشيعه، کتاب الحج، ابواب المزار و يناسبه.

[5] بحارالانوار، ج 44، باب 34، ص 278.

[6] جامع احاديث الشيعه، ج 15، ص 429.

[7] وسائل الشيعه، ج 14، باب 66، ح 1، ص 500.