بازگشت

چرا در برخي از احاديث، زيارت امام حسين واجب دانسته شده است


در برخي از احاديث در خصوص فضيلت زيارت امام حسين عليه السلام عباراتي آمده كه گويي واجب است. مثلا در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است: «اي ام سعيد! مزار حسين را زيارت كنيد؛ زيرا زيارت او بر مردان و زنان واجب است» [1] و يا از آن حضرت نقل شده: «زيارت حسين بن علي عليه السلام بر هر كسي كه به امامت حسين عليه السلام از طرف خداي عزوجل اقرار دارد، واجب است» [2] . از حضرت امام محمد باقر عليه السلام نيز نقل است كه فرمودند: «به شيعيان دستور دهيد تا به زيارت مزار حسين عليه السلام بروند، براستي كه زيارت مزار حسين عليه السلام بر هر مؤمني كه اقرار به امات حضرتش از جانب خداي عزوجل دارد، واجب است» [3] . دسته اي ديگر از روايات عقوبت ترك زيارت امام حسين عليه السلام را بيان مي كند. مانند روايتي كه از امام محمد باقر عليه السلام وارد شده: «از شيعيان ما هر كس قبر حسين عليه السلام را زيارت نكند، دين و


ايمانش ناقص است و اگر اهل بهشت باشد، مقامي پايين تر از ديگر مؤمنان خواهد داشت» [4] و يا از امام صادق عليه السلام نقل است كه: «كسي كه تا آخر عمر به زيارت حسين عليه السلام نرود و تصور كند شيعه ي ما است، چنين شخصي شيعه ي ما نيست» [5] و يا وقتي از همان حضرت درباره ي كسي كه زيارت قبر حسين بن علي عليه السلام را بدون عذر ترك كند، سؤال شد، ايشان در پاسخ فرمودند: «چنين شخصي اهل دوزخ است» [6] . در حاليكه مي دانيم زيارت امامان معصوم عليهم السلام، همه مستحب است. دليل اين امر چيست؟

پاسخ:

علتي كه مي توان ذكر كرد، اين است كه دشمنان اسلام در آن زمان، يعني بني اميه و بني مروان و بني عباس، با تمام قدرت در صدد از بين بردن آثار نهضت عاشورا و طبيعتا قبر مطهر امام حسين عليه السلام و شهداي كربلا بودند. تا قبر امام حسين عليه السلام و بقاياي كربلا، مستمسكي براي دينداران نبوده باشد و در حقيقت از ايجاد قيامهاي ديگر در راستاي حفظ دين و تلاش براي از بين بردن حكومت فاسد، جلوگيري كنند. لذا امامان ما بر زنده نگهداشتن قيام عاشورا و احياء آن واقعه و زيارت امام حسين عليه السلام عنايت ويژه اي داشتند؛ چرا كه اين حادثه براي همه ي حاكمان ستمگر، خطرساز بوده است.

يكي ديگر از بزرگان نيز معتقد بود كه امامان عليهم السلام آنقدر زيارت حسين بن علي عليه السلام را امر حياتي مي دانستند كه اگر براي وجوب حج، شرط عدم خوف جاني را شرط مي كردند، نسبت به زيارت قبر حسين بن علي عليه السلام هر چه خوف و ترس زيادتر مي شد، ثواب زيارت را بيشتر مي دانستند. يعني مي توان گفت كه ائمه ي اطهار عليهم السلام بخصوص در امام صادق عليه السلام و امام باقر عليه السلام بقاي حج و زيارت خانه ي خدا را وابسته به زيارت حسين


مي دانستند. [7] .

مطلب ديگر آنكه: در مواردي كه آمده اگر زيارت نرود، شيعه ي ما نيست، مانند جائي است كه مثلا فرموده اند: «كسي كه در كنارمسجد ساكن است، نمازش قبول نيست مگر آنكه در مسجد بخواند» و يا در مورد ازدواج كه فرموده اند: «كسي كه ازدواج كند، نيمي از دينش را حفظ نموده است و از آتش رهايي يافته است». اينجا نيز همانطور است؛ يعني شيعه اي كه به زيارت حسين بن علي عليه السلام نرود، از درجات عاليه ي بهشت محروم است. يا اينكه شيعه ي واقعي ما نيست؛ نه اينكه مستحق آتش باشد و اصلا شيعه نباشد. مثلا در مورد ازدواج اينگونه نيست كه اگر كسي ازدواج نكرد، سزاوار آتش باشد. چه بسا انساني يافت شود كه بدون ازدواج هم مستحق درجه اي از بهشت باشد. يا مثلا كسي كه در كنار مسجد است ولي نمازش را در خانه مي خواند، اينگونه نيست كه نمازش قبول نباشد، بلكه نمازش كامل نيست. يعني به نحو اتم و احسن بجا نياورده است.

براي شيعه ي حسين بن علي عليه السلام سزاوار است كه به زيارت قبر آن امام بزرگوار برود تا با اين كار علاوه بر برخورداري از ثوابهاي اخروي و دنيوي، درسهاي آن نهضت بزرگ يادآوري شود. مضافا بر اينكه ممكن است اين وجوب، - همانطور كه علامه ي مجلسي رضي الله عنه فرموده است - همانند وجوب حج بوده باشد كه در صورت استطاعت بر انسان واجب مي شود [8] . ولي به قرائني كه در بعضي از روايات آمده، تعبير وجوب، حمل بر استحباب مؤكد مي شود؛ مانند روايتي كه از امام صادق عليه السلام سؤال شد: آيا براي كسي كه در عراق است، زيارت حسين بن علي عليه السلام واجب است؟ امام پاسخ دادند: «زيارت براي آن مرد، بهتر از حج و عمره ي اوست» و عدول امام از تصريح به وجوب و بيان فضيلت زيارت، بيانگر عدم وجوب است. [9] .


علت بزرگداشت حادثه ي عاشورا چيست؟

علت بزرگداشت نهضت هاي اسلامي، بخصوص قيام عاشورا چيست؟ چرا بايد حادثه ي عاشورا را گرامي بداريم؟

پاسخ:

حوادث گذشته ي هر جامعه، مي تواند در پيمودن راه صلاح و سعادت و مصون ماندن جامعه از خطرات و اشتباهات بزرگ و آينده ي آن ملت، تأثير عظيم و نقش سازنده اي داشته باشد. تجديد خاطرات گذشته، در واقع نوعي بازنگري و بازسازي آن حادثه است، تا مردم از آن جريان استفاده كنند. اگر جريان درست و مفيدي بوده و در جاي خود منشأ آثار و بركاتي بشمار مي رفته، بازخواني و درس آموزي از آن نيز مي تواند مراتبي از آن بركات را به همراه داشته باشد.

گراميداشت ها و برگزاري مراسم ها به مناسبت هاي مختلف، در ساير جوامع انساني نيز مرسوم است. همه ي اقوام و ملتها محتاجند كه از گذشته ي خود درس بگيرند و تجربه بيندوزند. از حوادث خوب و مثبت گذشته ي خود ياد كرده و به پديدآورندگان آنها احترام گذارند. مانند دانشمندان و مخترعان كه پيشرفت جامعه مرهون خدمت آنان است و يا انقلابهاي سياسي - اجتماعي كه جنبه ي عمومي و اجتماعي داشته است. و البته اين كار بر اساس حس حق شناسي انسانها صورت مي گيرد.


ما از آنجا كه معتقديم حادثه ي عاشورا حادثه ي عظيمي در تاريخ اسلام بوده و نقش تعيين كننده اي در سعادت انسانها و روشن شدن راه هدايت مردم دارد، اين رخداد در نظر ما ارزشمند است؛ لذا بزرگداشت و بازسازي اين حادثه و بخاطر آوردن آن، موجب مي شود تا از بركات آن در جامعه ي امروز نيز بهره مند شويم. [10] .



پاورقي

[1] کامل الزيارات، ص 122 - بحارالأنوار، ج 101، ص 3.

[2] ارشاد شيخ مفيد ج 2، ص 133.

[3] کامل الزيارات، ص 121.

[4] کامل الزيارات، ص 211.

[5] همان.

[6] همان، ص 212.

[7] بررسي تاريخ عاشورا، ص 41.

[8] بحارالانوار ج 98، ص 10.

[9] همان، ص 40.

[10] برگرفته از کتاب؛ آذرخشي ديگر از آسمان کربلا، ص 14.