بازگشت

مفهوم تقيه


«تقيه» يعني خودداري از اظهار عقيده ي واقعي جهت حفظ جان، در راستاي مصلحت ديني؛ يعني با مخفي نگهداشتن اعتقاد حقيقي، هم دين را و هم جان خود را حفظ نمودن. پس براي حفظ دين بايد تقيه كرد. اما اگر در موردي، تقيه به دين آسيب برساند، مسلما جايز نيست؛ چرا كه حفظ دين ملاك است؛ حال با تقيه يا صلح يا شهادت. امام حسن عليه السلام با پذيرش صلح، اصل دين را حفظ كردند؛ امام حسين عليه السلام نيز با جهاد خود، دين را حفظ كردند؛ امام صادق عليه السلام و ساير ائمه عليهم السلام هم با تقيه در بعضي موارد، اين وظيفه ي الهي - يعني حفظ دين - را انجام مي دادند. بنابراين تفاوتي با هم ندارند، چرا كه مقصود حفظ دين است. حضرت امام خميني قدس سره نيز به اين نكته اشاره كرده و فرمودند:


در مهام امور تقيه نيست؛ تقيه در امور عادي و امر به معروف و نهي از منكر است، كه اگر ضرري به كسي مي رسد، مي تواند بگويد من آنچه بايد بگويم،، گفتم و ديگر بيش از اين تكليفي نيست؛ ولي اگر مسأله اي مربوط به اساس و كيان اسلام مي شود، در آن مورد صحبت از تقيه نيست. كه امام قدس سره مي فرمودند: «تقيه حرام است، ولو بلغ ما بلغ» [1] . يعني كار به هر كجا برسد ولو هزاران نفر هم كشته شوند، نبايد تقيه كرد، چون اساس اسلام در خطر است و تقيه براي حفظ اساس اسلام است، نه حفظ جان.


پاورقي

[1] صحيفه‏ي نور ج 1، ص 39 و ج 7، ص 36.