بازگشت

حكم كتاب هاي مشتمل بر دروغ


سيم: كتبي كه تأليف شده در ذكر قصه هاي دروغ و غير قصه از مجعولات هر چه باشد بر دو قسم است:

اول آنكه براي تمثيل و توضيح بعضي از مطالب علميه و تكميل صفات نفسانيه تأليف شده مانند كليله و دمنه و رساله مقالات حيوانات كتاب اخوان الصفا و درّة التاج قطب شيرازي و نظاير آنها. پس حكم جوازِ گفتن و نوشتن آن گذشت. و چون نوشتن آن جايز شد معامله به آن به جميع اقسام جايز است.

دوم آنكه تأليف آن براي افاده مطلب حقي نباشد. پس در غالب احكام مثل حرمت تأليف و نشر آن به چاپ زدن و غير آن و كتابت آن و خريدن و فروختن آن، با كتب ضلال شريك خواهد بود بلكه معامله به آن به هر عنوان حرام، و آنچه در مقابل آن داده مي شود بر دهنده و گيرنده حرام است، مگر به جلد آن اگر در آن نفع قابلي باشد، يا كاغذ در بعضي صورت هاي بسيار نادره.

و اما حفظ و نگاهداري آن، پس اگر علاوه بر دروغ بودن در آن مفسده باشد و مصلحتي در آن نباشد كه بتوان به ملاحظه آن مصلحت از آن مفسده اغماض نمود مثل كتابي كه براي ذكر اخبار فضيلت پدر ظاهري يزيد [1] تأليف شده، و البته در اين صورت داخل در كتب ضلال خواهد بود، پس نگاه داشتن آن جايز نباشد و بايست آن را تلف كرد. و اگر در آن مفسده نباشد مثل كتاب رموز حمزه و الف ليلة و نظاير اينها، پس وجوب اتلاف و حرمت حفظ آن معلوم نيست، بلكه ظاهرْ جواز نگاهداري آنهاست اگرچه جز جلد قيمتي ندارد و داخل در اموال نيست. پس اگر كسي آنها را تلف كرد همان ضامن قيمت جلد اوست.

و علامه مجلسي در عين الحياة بعد از آن كلامي كه در فرع اول ذكر شد فرموده:

بلكه قصه هاي راستي كه لغو و باطل باشد مانند شاهنامه و غير آن از قصه هاي مجوس و كفار، بعضي از علماء گفته اند كه حرام است آنگاه خبري در تأييد آن نقل كرده كه در خاتمه بيايد. [2] .

و صِهرِ ايشان عالم جليل مير محمّد صالح خاتون آبادي نيز در كتاب روادع النفوس ايشان را متابعت نمود.


پاورقي

[1] ط: «زيد». ظاهراً مراد «معاويه» باشد، و اين جمله تعريض به هر دو است.

[2] عين الحياة، ص 547.