بازگشت

مقدمه


اين مقاله از لؤلؤ و مرجان؛ ميرزا حسين نوري، تحقيق و ويرايش حسين استاد ولي. چاپ اوّل: تهران، دارالكتب الاسلامية، 1375، گرفته شده است.

حاج ميرزا حسين نوري مازندراني [1] .

تكليف ناقل در نقل امور دين و دنياي خود و ديگران نقل از ثقه است، چه از زبانش يا از كتاب و مؤلفاتش كه در اين اعصار نقل روضه خوان و امثال او غالباً منحصر است در آن، و در نقل كردن از شخص ثقه محذوري نيست و اگر خبر و نقل او خلاف واقع شد بر اين ناقل حرجي و ملامتي نيست، پس بايد دانست كه شخص ثقه بسيار شود خبري را نقل كند وليكن ثقات ديگر خلاف آن را نقل كنند. و گاه شود كه آنچه نقل كرده منافي است با بعضي از قواعد و اصول مذهب، و نقل ثقه بلكه مؤمن عادل چنين خبري را منافات با وثاقت و عدالت او ندارد، زيراكه از براي اختلاف احاديث و اخبار و قصص و حكايات اسباب بسياري بود در قديم زمان كه علماي اعلام آن را ضبط كردند و ائمه طاهرين عليهم السلام براي معالجه آن اختلافات و تكليف فعلي مكلف مكرر دستورالعمل دادند، و در آنها نيز اختلاف پيدا شده و علماي عظام - رضي اللَّه تعالي عنهم - رنج ها كشيده تا هر طايفه به حسب مشرب و مذاقي كه در مباني فقه داشتند طريقي معين و رشته اي در پيش گرفتند كه ذكر آن مناسب اينجا نيست.

آنچه مناسب غرض است تنبيه روضه خوان بصير متقي است بر آنكه اگر چيزي يا حكايتي در كتاب عالمي ديد، اگرچه در نقل آن از آنجا بر او محذوري نيست، ولكن بايست تأمل كند و ملتفت شود بلكه تجسس نمايد كه علماي ديگر مبادا خلاف آن را ذكر كرده باشند به نحوي كه خلاف واقع بودن خبر اول ظاهر و مبين شود، به نحوي كه بايد ظاهراً آن كلام را تأويل نمود. پس در چنين مقام: اولاً مستند نقل خود را بگويد و به نحو جزم خودش خبر ندهد كه مثلاً امام چنين بود، يا گفت، يا كرد.

و ثانياً مخالفت آن را با سايرين اشاره كند، كه مبادا گوش كنندگان مغرور شوند، خصوص اگر صاحب آن كتاب از بزرگان علما باشد.


پاورقي

[1] مرحوم حاج شيخ حسين نوري، محدّث بزرگ و صاحب کتاب مستدرک الوسائل و استاد مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني و مرحوم حاج شيخ عبّاس قمي (م: 1320 - 1254ه ق).