بازگشت

جلوه هاي كاركردي مديريت در روز عاشورا


ـ يكي از اقدامات مقدماتي در برنامه ريزي ها، بررسي و حصول اطمينان منابع انساني و مادي و تطبيق آن با واقعيت هاي اجراي برنامه است. از اين رو در شب عاشورا، امام حسين(ع) با تمام حساسيت اين نكته را مورد توجه خويش قرار داده.

به نقل از مورخين واقعه عاشورا، حسين بن علي در طول حركت از مدينه تا كربلا و در مواقع مختلف، موضوع خطرناك بودن عمليات عاشورا و شهادت خويش را اعلان نموده و به يارانش اجازه مرخصي داده و بيعت را از آنان برداشته بود. در شب عاشورا نيز براي آخرين بار اين موضوع را با صراحت تكرار كرد. اين پيشنهاد در واقع آخرين آزمايش و برآورد واقعي از منابع نيروي انساني بود كه توسط امام(ع) انجام گرفت.

ـ در اختيار داشتن نيروي انساني شايسته و كارآمد از مهم ترين عوامل موفقيت مديران و برنامه هاي آنان است. لذا حضرت(ع) از اين نكته غافل نبوده است؛ حتي در شرايط سخت و بحران، كه عموم مديران و رهبران ملاك گزينش و پالايش را در جذب نيروي انساني قائل نمي شوند. از اين رو مي بينيم كه نيروي انساني حضرت(ع) عموما از نظر موقعيت سياسي اجتماعي و فضائل اخلاقي، بسيار برجسته و عالي و داراي سوابق اجتماعي و سياسي و از اصحاب كبار حضرت پيامبر اكرم(ص) و حضرت علي(ع) بودند و در غزوات آنان شركت داشتند؛ در واقع از نخبگان قبائل خود بودند. [1] .

ـ سازماندهي مجموعه نيروهاي انساني و منابع مادي براي تحقق اهداف و برنامه ها، يكي از كاركردهاي مديريتي است. حضرت امام حسين(ع) در ابتداي حركت خود، دوازده پرچم را برافراشت و هر پرچم را به دست يك نفر از اصحاب داد تا يك پرچم باقي ماند. لذا بعضي گفتند اين را به ما بسپاريد. حضرت در پاسخ آنان فرمود: خداوند به شما جزاي خير بدهد، صاحب اين پرچم خواهد آمد. پس از چندين روز، به دنبال فراخواني حضرت(ع) جناب حبيب بن مظاهر به حضور رسيد و حضرت(ع) نيز پرچم باقي مانده را به دست ايشان سپرد. همچنين در روز عاشورا امام(ع) پس از ايراد خطبه براي يارانش صفوف لشكر خويش را كه بنا به مشهور، 72 تن بودند، منظم نمود. فرماندهي ميمنه سپاه را به زهير بن قيس و ميسره را به حبيب بن مظاهر و خود و برادرش ابوالفضل(ع) فرماندهي قلب سپاه را به عهده گرفتند.

اين مطالب نشان مي دهد كه امام(ع) به تقسيم وظايف و سپردن مسؤوليت به اهلش تا چه اندازه اهميت قائل بود.

ـ يكي از اصول اساسي و شايد مهم ترين كاركردهاي مديريتي «هماهنگي» است. از اين رو امام حسين(ع) در ابتدا با طولاني كردن مسير حركت و افزايش توقف گاه ها، سعي در ايجاد هماهنگي برون سازماني و اطلاع رساني داشت. علاوه بر آن در روز عاشورا براي هدايت مؤثر سپاه خويش، نقطه اي مرتفع را در ميدان عمليات، به عنوان مركز فرماندهي قرار داده بود؛ كه مشاهده عمليات، هدايت نيروها و حتي حملاتش از آنجا ممكن بود؛ زيرا هم به يگان هاي صفّي (عمليات كننده) و هم يگان هاي ستادي (پشتيباني كننده) يعني خيام نزديك بود. [2] .

ـ شناسايي و استفاده از ابزار قوي تر براي اجراي بهتر مأموريت، يكي از تدابير مديريتي است كه حضرت(ع) بارها از آن سود جسته است. در روز عاشورا حضرت براي ايراد خطبه، جهت آگاهي اذهان عمومي سپاهيان دشمن، دستور دادند كه شتري بياورند. از اسب خود پياده و سوار شتر شد تا در ديد مخاطبين قرار گيرد و صدايش به همه برسد.

ـ كاركرد مديريتي يا «كنترل و نظارت» براي شناسايي برنامه ها و چگونگي اجراي آنها جهت حصول مؤثر هدف هاست از اين رو مديران بايستي سعي در كشف نارسايي ها و موانع موجود بر سر راه رشد استعدادهاي نيروهاي انساني و پيشرفت برنامه داشته باشند. در شب عاشورا نيز امام حسين(ع) از محيط خيمه ها بيرون رفت تا نزديكي لشكر دشمن. نافع بن هلال (يكي از ياران آن حضرت(ع) بود) از امام(ع) سؤال كرد كه دليل نزديك شدنش به لشكر دشمن در اين وقت شب چه بوده است؟ امام(ع) در پاسخ فرمود: آمده ام تا پستي و بلندي اطراف خيمه ها را بررسي كنم كه مبادا براي دشمن، مخفي گاهي باشد و از آنجا براي حمله خود يا دفع حمله شما استفاده كند.

همچنين ذكر كرده اند كه يكي از فعاليت ها و وظايفي كه در شب عاشورا توسط آن حضرت تعيين شده بود، آماده سازي و كنترل سلاح هاي جنگي بود. از اين رو مردي بنام جَوْن (آزاد شده ابوذر غفاري) كه متخصص در كار اسلحه سازي بود، در خيمه اي به اين كار مشغول شده بود. امام(ع) نيز در شب عاشورا خيمه او را بازديد نمود. با ذكر اين نمونه ها به روشني مي توان گفت كه كاركردهاي مديريتي در تمام مراحل فرماندهي نهضت عاشورا به نحو شايسته اي جاري و ساري بود. [3] .


پاورقي

[1] شمس الدين، شيخ محمد ـ بيضاء الحسين ـ ص 118.

[2] مطهري، مرتضي ـ مجموعه آثار ـ جلد 17.

[3] تاريخ طبري، ج7، ص 322.